🌼منتظران ظهور 💠داستان "مردی که در غار زندگی میکند"💠 🎬قسمت اول ⭕️ انس بن مالک ـ خادم رسول الله (صلى الله عليه وآله وسلم) ـ مى گويد: ⭕️ حضرت على (عليه السلام) از جنگ نهروان بازمى گشت، در محلى به نام (براثا) دستور اتراق داد. در آن جا راهبى به نام حباب در غارى منزل داشت. وقتى همهمه لشکر اسلام را مى شنود، از غارش که مشرف بر ميدان اتراق بود، پايين آمده وبه دقّت لشکر را بررسى مى کند، و با اضطراب وشتاب مى پرسد: اين چه لشکرى است؟ فرمانده آن کيست؟ ⭕️ يکى از لشکريان به او مى گويد: اين لشکر اسلام است و فرمانده آن امير المؤمنين على (عليه السلام) که از جنگ نهروان بازمى گردد. ⭕️ حباب با عجله از لابلاى مردم عبور کرده خود را به حضرت (عليه السلام) مى رساند ومى گويد: ⭕️ ـ السلام عليک يا امير المؤمنين! که به حق امير مؤمنانى. ⭕️ ـ اى حباب! تو از کجا دانستى که من به حقيقت اميرمؤمنانم؟ ⭕️ ـ اين مطلب را علما و روحانيون ما به ما اطلاع داده بودند. اما شما از کجا دانستيد که نام من حباب است؟ ⭕️ ـ اين مطلب را نيز حبيبم رسول خدا (صلى الله عليه وآله وسلم) به من فرموده بود. ⭕️ ـ دستتان را به من بدهيد تا با شما بيعت کنم. اشهد ان لا اله الاّ الله محمّد رسول الله وعلى بن ابى طالب وصيه... ⭕️ ـ بگو ببينم خانه ات کجا است؟ ⭕️ ـ در غارى که در همين نزديکى قرار دارد. ⏯ادامه دارد..