تلاش های چین جهت نزدیکی ایران و عربستان اما و اگر ها به زودی توافقی را با دولت صنعا برای پایان آتش‌بس امضا خواهند کرد. اینجا بود که همه نقاط به هم گره خوردند و مشخص شد در طول چهار روز حضور هیات بلندپایه ایرانی در چین، در مورد مسائل دیگر منطقه‌ای مانند یمن، عراق، سوریه، لبنان و... هم گفت‌وگو شده است. هنوز از جزئیات ریز این مذاکرات خبر خاصی منتشر نشده، اما امضای این توافق تبعات منطقه‌ای و بین‌المللی بسیار گسترده‌ای دارد و نمی‌توان به سادگی از کنار آن عبور کرد. ۱_با نگاهی به اظهارنظرهای صورت گرفته توسط مقامات غربی و منطقه‌ای و حتی صهیونیست‌ها می‌توان پی به برخی مسائل و موارد برد. در حالی که قراربود دو هفته پیش بنیامین نتانیاهو راهی امارات شود، محمد بن زاید رسماً عذر او را خواست و گفت که نمی‌تواند ایرانی‌ها را عصبانی کند و همین نتانیاهو که سرمایه‌گذاری سنگینی روی برقراری روابط با ریاض کرده بود، حالا همعه چیز را از دست رفته می‌بیند. برقراری رابطه میان اسرائیل و عربستان یک محوریت ضدایرانی داشت اما وقتی روابط ریاض- تهران احیا شد، دیگر تهدیدی وجود ندارد که نیاز به روابط باشد. به همین دلیل سعودی‌ها به کاخ سفید اطلاع دادند دستیابی به دانش انرژی اتمی کلید روابط ریاض – تلاویو خواهد بود. ۲-اگر وال‌استریت ژورنال این شرط سعودی‌ها را درست روایت کرده باشد، یعنی آنکه بن سلمان سنگ بزرگی پیش پای بایدن گذاشته است. ایران سلاح هسته‌ای نساخت تا در منطقه شاهد رقابت هسته‌ای نباشیم و امریکایی‌ها ادعا می‌کردند که در آسیای غربی دنبال خلع سلاح هسته‌ای هستند و حالا خودشان در حالی که ایران را منع کرده و سخت ترین تحریم‌ها را علیه کشورمان برقرار کردند بیایند و دو دستی این دانش را به سعودی‌ها انتقال بدهند؟ این شرط «نشد» بود و با تاکید می‌گویم اگر روایت این رسانه امریکایی درست باشد، یعنی آنکه پنبه روابط عربستان با رژیم صهیونیستی زده شد و این یکی از برکات احیای روابط با عربستان بود. ۳_همانگونه که دربالا هم گفته شد، احیای این روابط توفیق بزرگی برای چینی‌ها هم به شمار می‌رود. با امضای این توافق در پکن، عملاً چین گام بلندی در نظم نوین جهانی گذاشت و مشخص شد که این نظمی که پیش از تاکید کرده بودیم وارد آن شده‌ایم عملا وارد فاز اجرایی شده است. به همین دلیل شاهد واکنش عجیب امریکا به امضای توافق هستیم که آن را در «پایان جنگ در یمن» خلاصه کرده بود. این پیروزی باعث شد تا چینی‌ها بلافاصله در اخطاری به امریکا خواستار برچیده شدن پایگاه‌های غیرقانونی این کشور در سوریه شوند، این یعنی آنکه چین گام‌های دیگری هم برای خود در منطقه ما تعریف کرده است. ۴_به نظر می‌رسد که حسن نیت تهران و موافقت ریاض برای امضای این توافق عاملی بالقوه برای احیای جایگاه چین در آسیای غربی شود. این جایگاه البته برای رقبای این کشور مانند هند سم است، ولی با توجه به دروغگویی و دودوزه بازی هندی‌ها با کشورهای منطقه، دهلی‌نو به هیچ عنوان نمی‌تواند پا جای پای پکن بگذارد. حالا باید شاهد اتفاقات و رویدادهای دیگری در سطح منطقه باشیم، سفر رئیس جمهور چین به تهران حتما زیر سایه امضای این توافق خواهد بود و چینی‌ها به تعهداتی که در جایگاه یک ابرقدرت به دو قدرت منطقه‌ای یعنی ایران و عربستان داده‌اند، عمل خواهند کرد. ۵_این توافق هر چند باعث نخواهد شد که ریاض بلافاصله از امریکا و غرب دور شود، اما مقدمه‌ای از یک کتاب قطور در حوزه سیاست و روابط بین‌الملل است که صفحات نانوشته بسیاری دارد و در طول ماه‌های آینده سطر به سطر آن بر اساس تحولات بنیادینی که در این حوزه روی خواهد داد، نوشته می‌شود. نویسندگان این کتاب بدون شک دیگر اروپا و امریکا نخواهند بود بلکه رفتارهای آن‌ها در شکل‌گیری این کتاب موثر بوده و بعد از این نیز اثرات طبیعی بر آن خواهد داشت. با نوشته هر صفحه از این کتاب، شاهد پاک شدن صفحات کتاب قدیمی خواهیم بود که ابتدا بعد از جنگ جهانی دوم و پس از آن با سقوط شوروی نوشته شده بود. ۶_اثرات امضای احیای روابط با عربستان بر تحولات داخلی کشور نیز قابل لمس خواهد بود. اثرات طبیعی آن در کاهش فتنه‌گری عناصر و عوامل خائن جذب شده توسط دستگاه امنیتی سعودی، کاهش فعالیت رسانه‌های وابسته به دربار سعودی و از میدان به در شدن آن‌ها مانند سعودی اینترنشنال، احیای روابط اقتصادی دو کشور بر اساس احیای توافقات قدیمی امضا شده که می‌تواند اقتصاد کشور را متحول کند و مهمتر از همه، ایجاد یک روابط تجاری میان دو کشور که منجر به ایجاد بازارهای جدید برای کشورمان خواهد شد... آری برادر سیاست چندین چهره ی پنهان و اشکار دارد؟!باید بصیر بود. https://eitaa.com/yarankharazi14