🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
#داستان_آموزنده
🔆جنازهی سعد بن معاذ
🍂وقت صبح که رسول خدا صلیالله علیه و آله و سلّم از خواب بیدار شد، جبرئیل نازل شد و عرضه داشت: «یا رسولالله! چه کسی از امّت تو از دنیا رفته است که ملائکه آسمان، آمدن ارواح او را به یکدیگر مژده میدهند؟» فرمود: «خبر ندارم، جز آنکه سعد معاذ مریض بوده است.»
🍂پیامبر صلیالله علیه و آله و سلّم به مسجد آمدند و مردم گفتند: سعد وفات یافت. پیامبر نماز صبح را خوانده و از مسجد به محل غسل رفتند. بعد از غسل، جنازه سعد را در تابوت نهادند. پیامبر صلیالله علیه و آله و سلّم طرف جلوی تابوت را گرفت و در بیرون منزل به زمین نهاد.
🍂پس گاهی جلوی جنازه و گاهی طرف راست و زمانی جانب چپ و جلو و عقب تابوت را میگرفت.
🍂چون سعد مردی تنومند و چاق بود، منافقان میخواستند هنگام تشیع جنازه، بر او خرده بگیرند؛ از این رو گفتند: «تا امروز جنازهای به این سبکی ندیدیم و این به خاطر قضاوتی است که در بنی قریظه نمود!»
🍂این کلام به سمع مبارک پیامبر صلیالله علیه و آله و سلّم رسید. او فرمود: «قسم به آنکسی که جانم در دست اوست، تابوت او را ملائکه حمل میکنند. هفتاد هزار فرشته برای جنازهاش آمدهاند.» وقتی علّت را جویا شدند؛ فرمودند: «به خاطر مداومت به سورهی توحید (قُل هو الله احد) بود.» و جنازه سعد را تا اوّل بقیع تشییع کردند و در پای دیوار خانه عقیل بن ابیطالب دفن کردند.
📚(پیغمبر و یاران، ج 1، ص 179 -طبقات ابن سعد)
✾📚
@Dastan 📚✾