💥💥💥💥💥💥💥
#داستان_آموزنده
🔆علّت شکستن سر
🌴عبدالله بن یحیی بر امام علی علیهالسلام وارد شد. کرسیای در برابر امام بود؛ پس امر کرد که عبدالله بر آن بنشیند.
🌴او نشست. چیزی نگذشت که چیزی بر سرش افتاد و سرش شکست و خون جاری شد. امام امر فرمود آب آوردند و خون سرش را شستوشو داد. سپس امام فرمود: به من نزدیک شو، پس دست بر موضع شکستگی گذارد، موضع درد ساکت و جای شکستگی بهبود یافت.
🌴امام فرمود: «ای عبدالله! سپاس خدای را که گرفتاریها را کفارهی گناهان پیروان ما در دنیا قرار داد. دنیا زندان مؤمن است و خداوند میفرماید: آنچه مصیبت میبینید، از کردار خود شماست و بسیاری از آن را میبخشد. (سورهی شوری، آیهی 30) و امّا در قیامت، طاعت شما زیاد و دشمنان ما در قیامت گناهشان سنگین میباشد.»
🌴عبدالله عرض کرد: «چه گناهی کردم که سرم شکست؟» فرمود: «هنگام نشستن بسمالله نگفتی، این مصیبت، کفّارهی آن است؛ مگر نمیدانی که پیامبر صلیالله علیه و آله و سلّم از خداوند مرا حدیث کرد که حقتعالی فرمود: هر کاری که در آن بسمالله گفته نشود، آن کار ناتمام خواهد ماند؟!»
🌴عرض کرد: «پدر و مادرم فدای شما، دیگر گفتن بسمالله را ترک نمیکنم!» فرمود: «تو سعادتمند خواهی شد.»
📚(نمونه معارف، ج 2، ص 788 -تفسیر برهان، ج 1، ص 45)
✾📚
@Dastan 📚✾