هدایت شده از شهید شیخ احمد کافی
🔴نوشتن رضایت‌نامه آقای حاج آقا رضا صدر نقل می‌کرد: آسید محمد فیروزآبادی از اصحاب خاص مرحوم آسید محمد کاظم یزدی بود. یکی از مریدان آخوند می‌خواست وجهی به مـرحـوم فیروزآبادی بدهد، ولی باید با اجازه مرحوم آخوند این وجه در اختیار فیروزآبادی قرار می‌گرفت. این امر برای مرحوم فیروزآبادی خیلی دشوار بود؛ چون اختلاف میان عَلَمَين (آسید محمد کاظم و آخوند) خیلی حادّ بود. از باب ناچاری نزد مرحوم آخوند رفت. وقتی وارد شد، چون آخوند توجه داشت که فیروزآبادی از اصحاب خاص آسید محمد کاظم است، برای اینکه اصحاب به وی بی‌اعتنایی نکنند، به محض ورود برای وی بلند شد و با احترام ویژه‌ای با وی برخورد کرد. آن شخصی که مرید آخوند بود و می‌خواست آن وجه را به فیروزآبادی بدهد، از مرحوم آخوند استجازه کرد. مرحوم آخوند به او عتاب کرد: چرا مزاحم آقا شدید؟ شما به خود آقا مراجعه می‌کردید و لازم نبود ایشان را به زحمت بیندازید تا اینجا تشریف بیاورند. چون لازم بود آخوند برگه ای را امضا کند، آمیرزا مهدی ـ پسر بزرگ مرحوم آخوند که همه‌کاره دستگاه آخوند بود ـ خوش نفسی کرد و در حالی که سرش را به زیر انداخته بود، رفت و قلمدان را برای آخوند آورد. علت اینکه آمیرزا مهدی سرش را پایین انداخته بود، این بود که اصحاب آخوند با اشاره چشمهایشان مانع از آوردن قلمدان نشوند. 📚 جرعه‌ای از دریا ؛ ج ۲ ص ۴۳۲ ➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی