🏴همراه اسرا در شام🏴 بنا بر روایات، روز اول ماه صفر اهل بیت (ع) وارد شهر شام شدند مدتى که اسیران در شام اقامت داشتند رویدادهاى گوناگونى براى آنان به وقوع پیوست که از همه مهمتر درگذشت دختر خردسال امام حسین(ع) در خرابه شام، مناظره حضرت زینب(س) و دیگر افراد خانواده سیدالشهدا با یزید و خطبه به یادماندنى امام سجاد(ع) در حضور یزید، درباریان و اهالى دمشق در مسجد اموى بود. این افشاگریها و مبارزه‏هاى پنهان و آشکار اهل‏بیت در حالت اسیرى، یزید را نزد مسلمانان بى‏مقدار و بى‏اعتبار کرد و پس از مدتى، وضعیت شام را بر ضد یزید و به هوادارى از امام حسین(ع) تغییر داد. یزید ناچار شد به جرم و جنایت خود و سپاهیان و عاملان جنایت پیشه اعتراف کرده، از امام زین‏العابدین(ع) عذرخواهى و پس از مدتى آنان را آزاد و با احترام و عزت به مدینه منوره عودت دهد. رخدادهای این روز به شرح زیر است: 🏴وارد کردن سر مطهر امام حسین (ع) به شام بنی‌امیه این روز را به خاطر ورود سر مطهر امام حسین (ع‌) به شام عید قرار داد. 🏴ورود اهل بیت (ع) به شام با رسیدن خبر نزدیک شدن اسرای اهل بیت (ع) به دمشق، یزید دستوراتی صادر کرد از جمله آن‌که: 1.تاجی جواهر نشان و تختی مرصع به سنگ‌های قیمتی آماده کنند. 2.بزرگان هر صنف با کمک یکدیگر شهر را در کمال زیبایی زینت کنند. 3تمام اهل شهر لباس‌های زینتی بپوشند و خود را بیارایند. 4.همگی در معابر رفت‌و‌آمد کرده، به یکدیگر تبریک بگویند. 5.پس از آمادگی کامل با طبل و شیپور به استقبال اسرا بروند. 6.جارچیان در شهر جار بزنند "سرهای بریده و زنان و اطفال کسانی به شهر وارد می‌شوند، که به قصد براندازی حکومت عازم عراق بوده‌اند، ولی عامل خلیفه یعنی "ابن زیاد" آنها را کشته است. هر کس خلیفه را دوست دارد امروز شادی کند". شامیان نیز کوتاهی نکرده و بر فراز بام‌های خانه‌ها بیرق‌های رنگارنگ برافراشتند و در هر گذری بساط شراب پهن کردند. نغمه آوازه خوانان بلند بود و مردم دسته دسته به سوی دروازه کوفه در دمشق می‌رفتند و عده‌ای از شهر خارج شده بودند. این در حالی بود که اهل بیت(ع) مصیبت زده و داغدار پیامبر (ص) را - که جبرئیل امین پاسبان حریم محترمشان بود- همراه با نیزه‌داران تازیانه به دست و بی‌رحم وارد دروازه ساعات کردند. شامیان همین که اسرا را دیدند زبان به جسارت گشودند. در منطقه شامات که به مرکزیت دمشق معروف بود ساکن شدند. این مکان که خانه‌ای مخروبه بود، امام سجاد (ع) آن را بدون سقف و دردناک توصیف کردند و فرمودند: به شکلی بود که هر لحظه احتمال می‌دادیم که دیوار‌ها بریزد، دیوار‌ها ظاهرا دور ما را گرفته بودند، اما مردم ما را می‌دیدند، سرمای شب و تابش آفتاب در روز ما را اذیت می‌کرد، به حدی که صورت دختران پیامبر (ص) آن قدر در مقابل آفتاب قرار گرفته بود که پوست انداخته بودند. 🏴الا لعنة اللّه على القوم الظالمين 🏴 منابع: الارشاد (شیخ مفید)، منتهى‏الآمال (شیخ عباس قمی)، زندگانى چهارده معصوم (ع) ترجمه اعلام‏الورى و لهوف ‏سید بن‏ طاووس تقویم شیعه، عبدالحسین نیشابوری، انتشارات دلیل ما، 1387 هدایة الانام الی وقایع الایام، محدث قمی، ص 63؛ مفاتیح الجنان، ص 532 پایان پیام/49 https://chat.whatsapp.com/H9LGFv9YsgV5FX5BicpIa8