✅ویکتور هوگو در يكى از خطابه‏ هاى خيلى عالى‏‌اش مى‏ گويد: «راستى اگر انسان اينطور فكر كند كه عدم است و بعد از اين زندگى نيستى مطلق است، ديگر اصلًا براى او زندگى ارزشى نخواهد داشت. آن چيزى كه زندگى را براى انسان گوارا و لذّت بخش مى ‏سازد، كار او را مفرّح مى ‏سازد، به دل او حرارت و گرمى مى‏ بخشد، افق ديد انسان را خيلى وسيع مى‏ كند، همان چيزى است كه دين به انسان مى‏ دهد، يعنى اعتقاد به جهان ابديّت، اعتقاد به خلود، اعتقاد به بقاء بشر، اعتقاد به اينكه تو اى بشر! فانى نيستى و باقى خواهى بود، تو از اين جهان بزرگترى، اين جهان براى تو يك آشيان كوچك و موقّتى است، اين جهان فقط يك گاهواره است، براى دوران كودكى توست، دوران بيشتر دوران ديگرى است.»