والفجر هشت بود كه فاو فتح شد. من به هر دري زدم، تا جزو اولين كساني باشم كه وارد فاو مي شوند. صبح وقتي رسيديم، عمو حسن زودتر از بقيه آن جا بود. چه جوري؟ نمي دانم. يك مبل پيدا كرده بود و رويش خوابيده بود. يادگاران، جلد 15 كتاب شهيد حسن اميري (عموحسن) ، ص 91