یاوران حضرت مهدی ‹عج›
. 👞 بند کفش 👞 🔴امام صادق عليه‌السلام با بعضی از اصحاب برای تسلیت به خانه یکی از خویشاوندان می‌رفت
. ☀️ امام رضا (ع) و مردی در سفر مانده ☀️ 🔴یسع پسر حمزه می‌گوید:در محضر امام رضا علیه السلام بودم، صحبت می‌کردیم، عده زیادی نیز آنجا بودند که از مسائل حلال و حرام می‌پرسیدند. 🔵در این وقت مردی بلند قد و گندمگون وارد شد و گفت: ➖️فرزند رسول خدا صلى‌الله‌عليه‌و‌آله! من از دوستداران شما و اجدادتان هستم، خرجی راهم تمام شده، اگر صلاح بدانید مبلغی به من مرحمت کنید تا به وطن خود برسم و در آنجا از طرف شما به اندازه همان مبلغ صدقه می‌دهم، چون من در وطن خویش ثروتمندم اکنون در سفر نیازمندم. 🟢امام برخاست و به اتاق دیگر رفت، دویست دینار آورد در را کمی باز کرد خود پشت در ایستاد و دستش را بیرون آورد و آن شخص را صدا زد و فرمود: ➕️این دویست دینار را بگیر و در مخارج راهت استفاده کن و از آن تبرک بجوی و لازم نیست به اندازه آن از طرف من صدقه بدهی. برو که مرا نبینی و من نیز تو را نبینم. 🟣آن مرد دینارها را گرفت و رفت، حضرت به اتاق اول آمد به حضرت عرض کردند: شما خیلی به او لطف کردید و مورد عنایت خویش قرار دادید، چرا خود را پشت در نهان کردید که هنگام گرفتن دینارها شما را نبیند؟ 🟠امام فرمود: ➖️به خاطر این که شرمندگی نیاز و سؤال را در چهره او نبینم... 📚 بحار الأنوار: ج۴٩، ص١٠١ ♡♡عضویّت‌دریاوران‌مهدی(عج)👇👇 @yavarne_mahdi