دیشب خواب دیدم جایی آتش گرفته
به سختی آب میاوردم خاموشش کنم
وسط آتش نگاه کردم، دیدم شخصی در آتش داره میسوزه، شناختمش به قدر توانش اهل خیر بود ..
با تمام توان آب میاوردم آتش خاموش کنم.. نگاه کردم بچه هاش وایسادن دارن معامله میکنن و اصلا اهمیت نمیدادن ، داشتن نگاه میکردن، اصلا کمکی نمیکردند ، حتی منم از کمک منع میکردند ،میگفتن ولش کن و...
به هر زحمتی بود آتشش خاموش کردم،
وسط آتش سربلند کرد دعام کرد ..
صحنه وحشتناکی بود..
خدایا مارا نسبت به والدین متواضع کن
خدایا مارو خادم والدین قرار بده ..
واقعا هیچکس فکر دیگری نیست ..