2⃣
✅کرامت امام حسین علیه السلام به جوان بیکار؛
ادامه ماجرا..
👈🏽سنگهارو جلوی حسینیه خالی کردیم و کارگران مشغول سنگ کاری حسینیه شدند..بعد از اتمام کار دوباره رفتیم اون شهر پیش اون کارخونه دار برای تشکر..
👈🏽صاحب کارخانه بعد از حال و احوال گفت از من تشکر لازم نیست..
از امام حسین تشکر کنید.. بشینید براتون بگم سرگذشت من چی بود..
👈🏽من توی یه کارخونه کار میکردم منو بیرون کردن ..
خرج خونه رو من میدادم..
خیییلی دلم شکست..
یه روز یکی از کارخونه دارها که قبلا منو توی کارخونه قبلی دیده بود فهمید من بیکارشدم گفت بیا پیش خودم کارکن..
👈🏽طولی نکشید مادرم گفت میخوام برات زن بگیرم..گفتم خیر باشه کیو ایشالا؟؟
گفت دختر همین حاجی که تو کارخونه اش کار میکنی بگیرم برات؟؟
گفتم ننه ولمون کن ؛ اونا تیپ و کلاسشون بمن کارگر مستضعف نمیخوره..
👈🏽ننم گفت خدارو چه دیدی..شاید قسمت شد.. از ما انکار ؛ از ننمون اصرار..گفتم ننه دوباره بیکار میشم..
زنگ نزن..گفت تو حرف نزن😐
گوشی دست گرفت به صاحب کارخونه زنگزد برای امر خیر ....
✒ادامه دارد..
📚 خاطرات مستند
مهدی قاضی زاده
@yazahramadad135