03_Zamine_Sotude.mp3
2.85M
بی هوا خوردم اولین سیلی رو من از شعله ها خوردم آسمون نمی بارید کوچه ها پر از مه شد پیش من غرور حسن زیر دست و پا له شد شعله پا شد از جا و دست به چادرم انداخت بی حیا طنابش رو دست شوهرم انداخت پره معجرم سوخت همه پیکرم سوخت آخ الهی که خیر نبینن دل شوهرم سوخت امون امون ای دل شعله ور بودم میدونستن بی معرفتا پشت در بودم یک نفر بودم چهل تا مرد بی حیا یک نفر بودم خونمو توی شهرم رو سرم خراب کردن من رشید بودم اما پیکرم رو آب کردن چشام هی می باره تمومی نداره چشم رو هم میذارم اگه غم محسنم بذاره امون امون ای دل بارمو بستم دو سه ماهی میشه که دیگه از همه خستم سینه پر درده نفسم از سینه میره وبرنمیگرده زینبم بیدار مونده توی تب که میسوزم پیرهن حسینو با آه و ناله میدوزم میبینم غروبی که زینبم پریشانه پیرهن حسینم نیست روی خاکا عریانه دیده هام یه دریاست فکر روز فرداست کاش نباشم اون لحظه که تنش زیر سُم اسباست امون امون ای دل https://eitaa.com/yazahramadadi135