کسی شبیه من اینسان به عشق، سر نگذاشت
کسی شبیه تو در من چنین اثر نگذاشت
مرا کبوترِ بام تو آفرید خدا
ولی برای منِ خسته، بال و پر نگذاشت!
به پیشِ رویْ چه دارم؟ حصار، پشت حصار
برای رفتن از اینجا زمانه در نگذاشت
در انتظار تو خشکید دیدهام بر در
همین که آمدی از راه، چشمِ تر نگذاشت
قرار بود که شبْگریههای تلخم را
در این غزل بنویسم زبان اگر نگذاشت!
تو رود بودی و راهت به سمت دریا بود
قرار بود بمانی...! ولی سفر نگذاشت
لیلا مهذب
#یک_فنجان_تامل