💖فاطمه 💖:
سلام 🙋♀️سلامی دوباره
راستی کم کم به اخرای رمان میرسیم 🙋♀️
بخشی از رمان ♥️
شقایق :خب نسترن جان صدام کردی حنا حالش بد شده کجاست 😕
نسترن تا میخواست حرف بزنه ساجده با گریه گفت :داره نابود میشه 😭دخترم داره نابود میشه بهش خبر رسیده همسرش رفت کما تا این رو شنید حالش بد شد داره از دست میره 😭
شقایق :آروم باش باید ببینمش .........
سایت
محمد :بچه ها خبر دادن امیر شهید شده 😕همسرش تا فهمیده بود گریه امونش نداده بود فرشید و سعید هم که آسیب دیده بودن ولی رسول از همه بیشتر .....
پ.ن..رسول مگه چطور آسیب دید 😕
حال حنا خوب نیست
مجتبی رفت کما
امیر شهید شده
همه این ماجرا در تنهایی در سایت اتفاق افتاده
رمان تنهایی در سایت 💞💞
رمان گاندویی
ماجرایی
با پرونده ی پیچیده 💞
💞نویسنده :فاطمه 💞
❌اصکی از رمان ممنوع ❌
https://eitaa.com/tanhaee_dar_saet8800
خوش حال میشم بیاید
ولی تو ناشناس هم بگید نظرتون چیه ها😍😃