هدایت شده از تبادلات سرداردلها تایم«ظهر»♡فرد♡
_ تو مجبوری به این ازدواج چون من میگم 😡 با جرئتی که نمیدونم از کجا اورده بودم قدمی به سمتش برداشتم و عاری از هر حسی به چشماش نگاه کردم و انگشتم رو به نشونه ی تهدید به سمتش نشانه گرفتم و خطاب به اون گفتم... https://eitaa.com/joinchat/3304587433C73646be85b اوه اوه بدو زود جوین بده ببین قضیه از چه قرار یعنی آخر داستان با این جنگ و دعواهای تموم نشدنی چطور رقم خواهد خورد؟ 😢🙃