#شعرمهدوی
وقتی مساجد تشنه ی یک ختم قرآنند
در گیر و داری که خیابان ها چراغانند
وقتی برای بسته ی درها کلیدی نیست
وقتی تمام قفل ها سر در گریبانند
می آیی و انا فتحنا روی لب داری
یعنی برایت کارهای سخت آسانند
ارباب ها و خواب های بر پر قوشان
از چند شب قبل از ظهور تو پریشانند
احوالشان آن لحظه باید دیدنی باشد
وقتی معبر ها تو را منصور می خوانند
می آیی و یک عده بر خود سخت می لرزند
می آیی و یک عده قدرت را نمی دانند
من در خیابان هایمان گز می کنم...نذرت!
وقتی تمام چشم ها دنبال مهمانند
@yousefezahr