🌹🕊🌹🕊 🕊🌹🕊 🌹🕊 ﷽ (قسمت اول) سید محمد بن سید حیدر کاظمینی فرمود: زمانی که در نجف اشرف برای تحصیل علوم دینی ساکن بودم می‌شنیدم عده ای از علما و متدینین می‌گفتند: مردی که شغلش سبزی فروشی است حضرت ولیعصر ارواحنافداه را زیارت کرده است. جویا شدم که آن شخص را بشناسم و بالاخره ایشان را شناختم، دیدم مرد صالح و متدینی است. دوست داشتم با او در مکان خلوتی بنشینم و کیفیت جریان را از او بشنوم ✨💫✨ لذا مقدمات دوستی با او را پیش گرفتم و بسیاری از اوقات که به او می رسیدم سلام می‌کردم و از او اجناسی که می‌فروخت می‌خریدم. بالاخره میان من و او رشته مودت و رفاقت پیدا شد و همه این کارها برای شنیدن قضیه از زبان خودش بود. تا اینکه اتفاقا شب چهارشنبه‌ی برای خواندن نماز مغرب به نماز استجاره، به مسجد سهله مشرف شدم، وقتی رسیدم آن سبزی فروش را دیدم که ایستاده است. ✨💫✨ فرصت را غنیمت شمردم و از او خواهش کردم امشب را نزد من بگذراند، او هم با من بود تا وقتی که از اعمال مسجد فارغ شدیم بعد هم طبق معمول آن زمان به مسجد اعظم (مسجد کوفه) رفتیم، چون آن وقتها بخاطر نبودن بناهای فعلی و آب و خادم، در مسجد سهله جای اقامتی نبود. وقتی به مسجد رسیدیم و بعضی از اعمال آن را انجام دادیم در منزل مستقر شدیم. این جا من از او قضیه تشرفش را پرسیدم و خواهش کردم قصه خود را به تفصیل بگوید. او گفت:.... ادامه دارد 🕊✨اللهم عجل لولیک الفرج✨🕊 🌹یــــوســــف زهـــــرا (س)🌹 http://eitaa.com/joinchat/1998651393Cf34e69b927