#داستانی_از_زندگی_امیرالمومنین
با لمس هشتگ می تونید قسمت های قبلی را بیابید
🔹🔸🔹🔸داستان سوم🔹🔸🔹🔸
💢💢بت شکنی علی
روزی ابوطالب پسرش علی (علیه السلام) را که در آن هنگام کودکی بیش نبود ملاحظه کرد که بت ها را می شکند. با توجه به اینکه در آن زمان همه مردم بجز اندکی بت پرست بودند و بت شکستن برابر با اعدام بود.
ابوطالب سراسیمه به خانه آمد و به همسرش فاطمه(س) عرض کرد: امروز علی(ع) را دیدم که بت ها را می شکست و ترسیدم بزرگان قریش اطلاع پیدا کنند و به او آسیب برسانند.
فاطمه (س) گفت: تعجب می کنی اگر خبری عجیب تر از این به تو بدهم. ابوطالب گفت بگو آن خبر عجیب چیست؟
فاطمه(س) گفت آن هنگام که علی علیه السلام در رحم من قرار داشت به قصد پرستش خدا کنار کعبه رفته بودم و در حال طواف کعبه بودم وقتی در طواف به روبه روی محل بت ها رسیدم احساس می کردم علی علیه السلام در رحم آنچنان دو پای خود را فشار می دهد که من از نزدیک شدن به جایگاه بت ها ناتوان شدم و احساس کردم علی علیه السلام نسبت به بت ها بی زاری می کند.
بحارالانوار مجلسی/ج42/ص18
ادامه دارد...
⬅️⬅️ برگرفته از کتاب امام علی(علیه السلام) از طلوع تا غروب/
@yousefezahra