🔻۱. از حیث اهداف، شکست بزرگ رژیم در نابودی حزبالله و از طریق آن، تغییر منطقه واضح است. حتی در فاز اعلامی، رژیم که روزی بر بازگشت شهرکنشینان تاکید میکرد، اعلام کرد که هدفش نابودی و خلع سلاح حزب است و در روزهای اخیر مجدداً هدف، بازگشت شهرکنشینان عنوان شده است. به نظر همه چیز مشخص است.
🔻۲. حزبالله با کمک متحدان خود توانست زیر سنگینترین آتشباری، ساختار فروپاشیده خود را بازسازی و حتی از قبل ارتقاء دهد. وقتی نیرویی چنین استعدادی دارد، در صورت آتشبس، امکان بازسازی، بازیابی و بازتجهیز حزب چندین برابر میشود. با این تفاوت که اکنون کوهی از تجربه وجود دارد.
🔻۳. بحث عقبنشینی حزب به پشت رودخانه لیتانی در ۲۰۰۶ هم تکرار شد اما آیا این اتفاق رخ داد؟ اینچ به اینچ جنوب لبنان متعلق به مقاومت است. اعضای یگانهای نصر و عزیز و رضوان از طرابلس و قلمون نیستند، خود از اهالی جنوباند؛ بر فرض که آن کمیته نظارت توانست حزب را عقب براند، آیا میتوانند کل ساکنان جنوب را اخراج کنند؟
🔻۴. تا وقتی که سه موضوع ۱۳ نقطه اختلافی مرزی، در دست داشتن اجساد شهدا و اسرا و مسئله غزه وجود دارد، هرگونه آتشبس در ناپایدارترین شکل ممکن است.
🔻۵. ما غزه را رها نخواهیم کرد. حزبالله نیز بزرگترین هزینههای ممکن را در راه غزه داد. ما بسیاری از کارتهای خود را برای غزه مصرف کردیم. اتهام رها کردن غزه توسط حزب، اوج ناجوانمردی است.
🔻۶. بحث بازگشت شهرکنشینان به شمال، ابعاد روانی زیادی برای آنها دارد؛ شبح یورش حزب مانند ۷ اکتبر، هر روز و ساعت با شهرکنشینان شمال خواهد بود. حزب بحث بازگشت شهرکنشینان را به واقعیت خواهد سپرد.
🔻۷. دایره انتخابها محدود است. نباید زمین بازی، حالتِ مسلخی پیدا کند و امتیازات تداوم جنگ معکوس گردد.
┄┅═✧☫✧●زاغ سیاه●✧☫✧═┅┄
┄┅═🐦⬛
@zaghsiah🐦⬛═┅┄
🌐
https://t.me/zaghsiah1