.
بازی مرکب پیریایی با فضای سیاسی کوهدشت
انتظار میرود کرمرضا پیریایی از سر کَرَم، رِضا دهد مردم خودشان به موقع تصمیم بگیرند
فرزند کوهدشت(بخش اول)
✍فردین عباسی
فضای
#بی_هَوار تورم، ملت را در بُهت فرو پژمرده است. اما در کوهدشت و رومشکان بازار مدعیانِ دست یازیدن بر کُرسی مجلس آینده، چنان «سوق عکاظ»۱ مملو از تفاخر، تبختر و ادعاست. تقربیأ هر قبیلهای یک کاندیدای پا به رکاب دارد.
این موضوع میتوانست تأمل برانگیز باشد اگر مدعیان به خاطر رضای خدا به مردم و نماینده فعلی تا موعد قانونی تبلیغات فرصت میدادند. براستی چرا باید شعور همدیگر را دست کم بگیریم و یکسال مانده به انتخابات خانه به خانه گوشی به گوشی و گوشه به گوشه مردم را درگیر کنیم!
آیا مأموریت عدهای فقط داغ کردن همین تنور بی فطیر است؟ از کجا معلوم خیلی از این مدعیان کاندیداتوری از صافی رد و تأیید صلاحیت جان سالم به در ببرند! آن وقت تلکیف رو زدنهای خودتان به این ملت درمانده چه میشود؟
کرمرضا پیریایی سیاستمداری که بالغ بر ۴دهه مصدر نشینی را تجربه کرده است. این روزها پر شورتر از جوانان شهر در مجراهای مجازی تلاش میکند تا توجهات را معطوف به خود کند. جلب توجهی که میتواند یکسال باقی مانده نماینده فعلی را تحت الشعاع قرار دهد. ایجاد جو تحریک و تخریب زودهنگام میتواند بنوعی غیر دلسوزانه باشد و این مهم از جناب پیریایی که داعیهی دلسوزی زادگاهش را دارد بغایت مذموم است.
پایگاه مردمی پیریایی در نزد مردم منطقه معلوم است. چرا که ایشان به کرات خود را در معرض قضاوت مردم کوهدشت قرار داده است. پیریای تمام قد کشیدن خود را مدیون ارتباطات ویژهی خود است و تا اینجا کار وامدار مردم نبوده است.
استاندار هشت سالهی احمدی نژاد بیش از قدر کفایت، مصادر مدیریتی را تجربه کردهاست. شاید بهترین کمک به مردم منطقه واکشیدن چوب از لای چرخ تلاشهای نماینده فعلی باشد. پیریای تا کنون، چنان درخت کاجی بوده است که ادعا دارد اگر وکیل مردم در مجلس بشود حتما ثمرهاش خرمای ناب خواهد بود.
با واکاوی مطلب منتشره از سوی ایشان میشود حرفهای ناگفتهی آن متنها را دریافت. پیریایی در یک بازی مرکب داعیهی کاندیداتوری خود را بصورت غیرمستقیم بر قلم میراند. شاید در مواجهه با تب تند قلم پیریایی سکوت میتوانست راهبرد خوبی باشد. اما با توجه به تکاپوی مجدانهی ایشان باید گفت؛ اوج دلسوزی میتواند آن باشد که از تحمیل خود بر شانههای شهر خودداری کند. دَرِ باغ سبز را با کدامین منطق به افهام عام روانه میکنید. فرض کنید کوهدشت در چهل سال گذشته اصلا نماینده نداشته است. آیا بنابر توسعه متوازن و عدالت نمیبایستی دولتهای وقت سهم این مظلوم کده را به انصاف میدادند.؟
پیریایی سالهاست آموخته که خستگیناپذیر شور انتخاباتی ایجاد کند و این فقره را تکلیف خود تلقی میکند. ایشان در متن خود ضمن اشاره به واژههایی چون: حامل، محمول، قیاس و... تلاش میکند ظاهر کلامش را چنان فریبا بیارآید تا همه رنگش دلسوزی جلوه کند. او در مدحهای شبیه ذم؛ شیخ علی شاهرخی قبادی را بازیگردان اصلی (شما بخوانید بانی وضع موجود) صحنه سیاسی کوهدشت و رومشکان قلمداد میکند و این جمله بهترین محمول است تا پیریایی بر مبنای آن طرح جَدَل خود را پیش ببرد. چرا جدل؟ پیریایی تعمداً «بچههای قوتلآبادی»۲ _بازیگردانان سیاسی ۴۰ سال گذشته_ را در جمله پایهی خود نادیده میگیرد. تا تصورات خود را مفهوم ببخشد.
پیریایی بعنوان آخرین شاخص سیاسی به اجبار سوار مینیبوس سران ائتلاف شد و امروز بدون در نظر گرفتن تمام تنگناهای کلان کشوری، به خود حق میدهد که عملکرد مبلغی را ضعیف قلمداد کند. بنابراین میخواهد در یک بازی کم دردسر، نیت خود را بر صداقت مبلغی غلبه دهد. باشد که بتواند کاندیدای واحد اصولگرایان شود و البته بعدها بسراغ اصلاحطلبان نیز خواهد رفت...
🇮🇷پایگاه خبری زاگرس کوهدشت
#با_افتخار_رسانه_حامی_جمهوری_اسلامی_ایران
ایتا👇
Eitaa.com/ZAGROS_IR
تلگرام👇
https://telegram.me/Zagrosyan1