متعجب و با لحن بچه گانه ای میگوید. -خب پس چرا ابجیم ملیکا روسری نمیپوشه؟ با دستم موهای فرفری اش را بهم می ریزم. -وقتی بزرگ شدی به خواهرت بگو کارش اشتباه بوده، باشه؟ -وقتی بزرگ شدم؟ -اوهوم اون موقع درکش میکنی.. -باشه پس میزارم وقتی بزرگ شدم..ولی شوخی کردم.. -راجع به چی؟ -اینکه هم با روسری خوشگلی هم بدون روسری..حداقل از ابجیم.. میخندم. -جدی؟ -اره..تازه مهربونم هستی..ابجی من خیلی بداخلاقه..تا میرم پیشش جیغ میزنه سرم.. لبخند میزنم. -شاید سرش شلوغه..کار داره.. سیب تمام شده اش را داخل پیش دستی میگذارد. -نبابا همش سرش تو گوشیشه..مامانمم بهش هرچی میگه گوش نمیده.. زهرا علیپور✍ 🍃 🌸🍃