می گفت :
هر وقت دوباره دَری
براے جهــاد باز شـود
من اولیننفر خواهم بود ...
با ۴۵ سال سن، سه فرزند قد و نیم قد داشت. علی ۱۷ ساله، غزل ۱۱ ساله و ایلیا ۹ ساله است کارش لوله کشی پلی اتیلن ساختمان بود....
هرچند که ۳۰ سال پیش وقتی یک نوجوانِ ۱۵ ساله بود، لباس رزمندگان را پوشید و به جبهه رفت و ۹ ماه در جبههها جنگید، اما به اندازه سه دهه از آن روزها و حال و هوای جبهه فاصله گرفته بود. صاحب اهل و عیال شده بود و سرش به زندگیاش گرم بود. اما کسی درست نفهمید چطور عشق به حرم حضرت زینب(س) و خوابی که در این باره دیده بود، او را از میان دغدغههای روزمره بیرون کشید و غیرتمندانه راهی سوریه کرد تا این بار نامِ مدافع حرم را در دفتر زندگیاش ثبت کند و با همین مدال افتخار هم به شهادت برسد ...
۱۱ ماه دوندگی کرد ، به این در و آن در زد تا راهی برای رفتن به سوریه و قرار گرفتن در مقابل داعش پیدا کند. چند بار مهیای رفتن شد اما هر بار قرار به هم میخورد تا اینکه بالاخره رمضان سال ۱۳۹۵ قرعه به نام او افتاد و با بسیجیان عازم حرم بی بی شد. بعد از مدتی هم خبر شهادتش آمد ...
#شهید_مدافعحرم_مهدی_بیدی
#سالروز_شهـادت
#کانال_زخمیان_عشق
نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh