#سو_من_سه
#قسمت_چهل_هشتم
می شنیدم، نمی فهمیدم. تا حالا مهدوی اینقدر عجیب حرف نزده بود. در دنیای خودش بود انگار. تا حالا اینقدر سکوت نکرده بودم. اینقدر
کسی برایم دو دو تا چهارتای دلی حرف نزده بود. لب می زنم به سختی:
- اینطوری که شما میگی خدا عاشق منه!
دستش را دراز می کند و می گذارد روی دستم و مشتم را باز می کند. گرم است و سردم:
- من عمق این حرف تو رو نمی فهمم وحید! اما واقعا همینه. فقط یه عاشق می تونه اینطوری سنگ تموم بذاره.
دستان گرمش را دوست دارم. دستم را نمی کشم و می گذارم فشار بدهد.
سلول های یخزدۀ خونم تازه دارند گرم می شوند و می چرخند:
- چی دارم من که عاشقم باشه.
عقب نمی کشد و به چشمان خالی ام نگاه می کند:
- از طرف دیگه ببین. چی داره خدا که اینطور حال و هوای ما رو داره؟ چی می خواد بشیم که همه چی میشه برامون؟
دوباره لب می زنم:
- چی دارم من؟ من چی دارم آقا؟
حالا دوتا دستانش را جلو می آورد و دستم را فشار می دهد:
- چی داره یه بچه که توی شکم مادرشه! ارزش زندگی داره، لذت محبت کردن رو داره، قدرت محبت کردن به پدر و مادر میده، عشق رو متجلیش می کنه. خدا محبت داره که ما رو داره. توی چشمای یه مادر که بارداره نگاه کن و از بچه ش حرف بزن. توی چشمای پدری که چشم به راه اومدن بچه ش هست این سؤال
رو بپرس: چی داره این یه تیکه گوشت؟
چشم می بندم و می گویم:
- اونا گوشت نمی بینن که آقا! وجود بچه رو می بینن.
خودم را در هوا حس می کنم. خدا به من نیازی ندارد، اما به وجود من محبت دارد. خیلی بزرگ تر از دهان من است. بزرگتر از قد و قوارۀ من!
بلند می شوم و می روم. از جایی که مهدوی هست می روم. می خواهم فرار کنم!
این حرف ها فراتر از توان من است. نمی دانم کِی است که به خودم می آیم! اما شب است. روز نیست. تاریک است ولی روشن است. هوا خیلی تاریک است، اما برای من روشن است. تنها هستم اینجا. اینجا را نمی دانم کجاست! جایی هست که هیچکس نیست. سر می گذارم روی زمینی که چمن است. نرم است. به خدا می گویم:
- رفیق! حالا که همه جا هستی، اینجا هم باش!
حالا که اینقدر خواهانم هستی، بگذار در دریای محبتت کمی آرام بگیرم. حالا که دلت برایم تنگ می شود می گذارم چند ساعتی در آغوشم بکشی و برایم محبت خاص خرج کنی... و زمزمه می کنم:
- اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم...
#نرجس_شكوريان_فرد
#سو_من_سه
.
٭٭٭٭٭--💌
#پایان 💌 --٭٭٭٭٭
📣📣📣 از فردا شب رمان بعدی سرکار خانم
#نرجس_شكوريان_فرد به نام
#اپلای در کانال قرار خواهد گرفت📣📣✍💞سرباز ولایت 💞
🤍خادم الشهدا مدیر کانال🤍
💚نشر معارف شهدا درایتا👇👇👇
❤️👆
#کانال_زخمیان_عشق
@zakhmiyan_eshgh