✅خبر از شهادت در هنگام ولادت امام حسین ع 📝اسما بنت عميس مي گويد: وقتي امام حسين (ص) متولد شد، رسول خدا(ص) آمد فرمود: اسما!پسرم را بياور من کودک را در پارچه سفيدي پيچيدم و به حضرت دادم. حضرت در گوش راستش اذان و در گوش چپش اقامه گفت، بعد در حالي که او را در دامن خود گذاشته بود، گريست. گفتم: پدر و مادرم فدايت چرا گريه مي کني؟. فرمود: براي اين پسرم. گفتم: او در همين ساعت متولد شده و تو برايش گريه مي کني؟. فرمود: آري اي اسما! گروه سرکشي او را مي کشند، خدا شفاعتم را نصيبشان نکند. بعد فرمود: اين خبر را به فاطمه نرسان که تازه فرزندش به دنيا آمده [1] . روزي ام الفضل همسر عباس عموي پيامبر، خدمت آن حضرت رسيد و عرض کرد: «يا رسول اللّه (ص) من امشب خواب بدي ديدم، ديدم گويا قطعه اي از بدن مبارک شما جدا شده در دامن من افتاد. فرمود: خير است، فاطمه پسري مي آورد که تو او را پرورش خواهي داد خدمت پيامبر رسيدم وکودک را در دامنش نهادم و چند لحظه از آن حضرت چشم برداشتم، وقتي دوباره نگاهش کردم، ديدم اشک از چشمانش سرازير است. گفتم: پدر و مادرم فدايت يا رسول اللّه چرا گريه مي کني؟. فرمود: هم اکنون جبرئيل آمد و به من خبر داد که امت من اين پسرم را مي کشند» [2] . هنگامي که اميرالمؤمنين (ص) به طرف صفين مي رفت در راه از کربلا گذشت در آن جا توقفي کرد وچنان گريست که زمين را از اشک خيس کرد آنگاه فرمود: «روزي خدمت رسول خدا رسيدم ديدم حضرت گريه مي کند، گفتم: پدر و ماردم فدايت يا رسول اللّه (ص) چرا گريه مي کني؟. فرمود: هم اکنون جبرئيل اين جا بود، او به من خبر داد که پسرم حسين در کنار شط فرات در زميني به نام کربلا کشته خواهد شد و مشتي از خاک آنجا را برايم آورد تا ببويم و من نتوانستم از گريه خودداري کنم. و همان جا بود که اميرالمؤمنين (ص) فرمود: اين جاست اقامتگاه و بارانداز ايشان، اين جاست که خونشان را مي ريزند، گروهي از آل محمد در اين صحرا کشته مي شوند که زمين و آسمان به حالشان گريه خواهد کرد [3] . [1] فرائد السمطين، ج 2، ص 104 و ينابيع الموده، ص 318، باب 60. [2] ينابيع الموده، ص 319، باب 60. [3] همان، ص 320، باب 60. [4] امام حسین ع و عاشوراء از دیدگاه اهل تسنن @zameneashk