لازمت جويد. مقبول نگشت و چون خبر شهادت امام حسن سلام الله عليه را بشنيد، آن چند بگريست که ديدههايش کم بينش شد و يکسره در اندوه و غم روز ميگذاشت و به سوگواري ميپرداخت تا گاهي که صداي غوغاي عظيم بشنيد و بر بالاي بام بر شد، از اتفاق در اين وقت محمل جناب زينب خاتون سلام الله عليها به آن جا ميگذشت.
ام حبيبه از آن حال به شگفتي اندر شد و به حضرت زينب عرض کرد: «شما از کدام اسيرانيد؟»
فرمود: «نحن أساري آل محمد!» ( این جمله شاه کلید روضه است که مادحین محترم این جمله را حتما حفظ کنند)
امحبيبه از پس سؤال و جواب بسيار ايشان را بشناخت و گريهکنان و نالان البسه و ديگر اشياي خود را در حضرت ايشان تقديم کرد. لکن آن مردم ستمکار از آن جامهها ببردند و از رسول خدا صلي الله عليه و آله آزرم نکردند.
فاضل دربندي اعلي الله مقامه ميفرمايد: به غيرت و شيمت و جلالت امکلثوم سلام الله عليها به چشم تأمل بنگريد که اين مخدرهي طاهره با آن حالت پريشاني و اندوه چگونه در حفظ مراتب عفت و عزت اهل بيت مراقبت داشت که با اهل کوفه آن طور خطاب عتاب آميز «غضوا أبصارکم عنا» الي آخره ميراند و هم چون نگريست که جهال و سفهاي کوفه از خرما و جوز يا پارهاي نان و امثال آن به اطفال ميدادند، اهل کوفه را از اين کردار منع ميفرمود و حکم خداي را با ايشان آشکار ميساخت و آن اشيا را از دست ودهان اطفال ميربود و به زمين ميافکند.
سوال با توجه به اینکه صدقه حرام است بر اهل البیت ع و نان و خرما را قبول نمی کردند چگونه تقاضای البسه کردند و آن را پذیرفتند؟
پاسخ مرحوم فاضل دربندی اعلی الله مقامه:
و اگر کسي گويد: چون است که آن حضرت پارهاي اثوبه و البسه را که مردم کوفه تقديم کردند، پوشش اهل حرم ميساختند؛ اما در اعطاي آن مأکولات توبيخ ميفرمودند؟»
در پاسخ گوييم: «اين مطلب مخفي و پوشيده نيست. چه باز ميماند که افعال آن زن در تقديم البسه از روي اخلاص و ارادت و ايمان و عرفان به حقوق اهل بيت بوده است. لابد هر چه عطا کند، بر نهج شرعي و طريق موافق با کتاب و سنت است که يا از روي احتساب از خمس است يا تبرع و هديه. از اين رو اهل بيت را در قبول آن کلفت و کراهتي نبوده است.
اما از اعطاي تمر و جوز چنان مکشوف ميافتد که بر طريق صدقه و رقت نوعيه بشريه يا از راه استهزا و استخفاف و تحقير و توبيخ بوده است و چون جناب امکلثوم سلام الله عليها اين حال را معلوم فرمود، بر آن حضرت واجب شد که از اين کار مانع شود و اين از راه امر به معروف و نهي از منکر است.»
و اما اخذ فرمودن از افواه اطفال آن نيز نظر به شيمت علويه هاشميه و غيرت حسينيه کند. چه اطفال اگر چند در دايرهي تکليف نباشند، لکن غيرت آن حضرت از ورود پارهاي مأکولات که حکم اوساخ (جمع وسخ: چرک.) داشتهاند، در بطون طاهره ابا و امتناع ميورزيده است.( دقت کنید خیلی مهم است درسی است درباب لقمه حلال)
و نيز معلوم ميشود که اهل بيت در اين وقت نه آن چند از مأکولات تهيدست بودهاند که هر چه به ايشان برسد، لزوما قبولش واجب شد و نيز تواند بود که پارهاي شيعيان خالص ايشان پوشيده از آن مردم اشيايي که مايهي حفظ تعيش باشد، ميفرستادهاند و از اين برافزون جلالت و عظمت ايشان از آن برتر است که از موايد غيبيه نيز فيضياب نباشند. خادمهي ايشان فضه خاتون را آن مقام بود که مايدهي بهشتي به دعايش نازل شدي.
و هم موافق پارهاي روايات تا گاهي که به دعاي فضه قدح لحم و دو گرده نان از غيب براي اهل بيت نرسيد، لب به طعام نگشوده بودند. چه حالت ايشان از کثرت حزن و اندوه و احتراق قلب از توجه به اين مراتب مشغول بود. وانگهي در جماعتي که چون امام زين العابدين عليهالسلام حجتي باشد که روزي تمامت آفريدگان به توسط توجه اوست، چگونه در آن جا که بايد اهل بيت او را به طعام و روزي و مضغه حيات بهرهياب نفرمايد.
معلوم باد که در کتب اهل خبر به اختلاف ترتيب نگارش دادهاند: پارهاي آن خطب مسطوره را با پارهاي حالات و مکالمات ديگر را قبل از دخول به کوفه نوشتهاند و بعضي بعد از ورود و دخول کوفه، اما چنان مينمايد که بعضي در بيرون کوفه و بعضي در هنگام دخول به شهر بوده است و اين مطلب بر ناقدان اخبار و صاحبان ذوق سليم و آنان که تتبع و بصيرت کامل دارند، مکشوف تواند شد؛ و الله اعلم.
سپهر، ناسخ التواريخ حضرت زينب کبري عليهاالسلام، 322 - 319/1.
نکات:
1. روضه ام حبیبه روضه کوفه است نه شام؟
2. ام حبیبه زن با تقوایی بوده است که در غرفه مناجات داشته است؟
3. ام حبیبه از شهادت امام حسین ع خبر نداشته است.
4. بعضی روضه را مخدوش کرده ام حبیبه را زن یزید می دانند. و کنیز حضرت زهراءس .در حالیکه ام حبیبه باید سنش بالای 50 باشد که به یزید لع هوس باز نمی خورد.
5. ام حبیبه خادمه حضرت زینب س در کوفه بوده است. که بعد از شهادت علی ع اهل البیت ع به مدینه برگشته اند و اوهمانجا مانده است. سال شهادت مولی ع سال