ضامن اشک بر امام حسین ع مادرش فاطمه س است.
#پاسخ_به_سوالات_و_شبهات #راس_الحسین_علیه_السلام #حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها سلام علیکم عرض ارادته
ملاقات حضرت رقیه س با سر مطهر در پشت دروازه ی ساعات: 📜در کتاب بحر الغرائب، جلد 2، قريب به اين مضامين مي نويسد: حارث که يکي از لشکريان يزيد بود گفت: يزيد دستور داد سه روز اهل بيت عليه السلام را در دم دروازه شام نگاه بدارند تا چراغاني شهر شام کامل شود. حارث مي گويد: شب اول من به شکل خواب بودم، ديدم دختري کوچک بلند و نگاهي کرد. ديد لشکر از خستگي راه خوابيده اند و کسي بيدار نيست، اما فورا از ترسش بازنشست و باز بلند شد و چند قدم آمد به طرف سر امام حسين عليه السلام که بر درختي که نزديک خرابه دم دروازه شام آويزان بود. آري، به طرف آن درخت و سر مقدس آمد و از ترس ‍ برگشت، تا چند مرتبه. آخر الامر زير درخت ايستاد و به سر مقدس امام حسين عليه السلام پايين آمد و در مقابل نازدانه قرار گرفت و رقيه سلام الله عليها گفت: السلام عليک يا ابتاه و امصيبتاه بعد فراقک و اغربتاه بعد شهادتک بعد ديدم سر مقدس با زبان فصيح فرمود: اي دختر من، مصيبت تو و زجر و تازيانه و روي خار مغيلان دويدن تو تمام شد، و اسيريت به پايان رسيد. اي نور ديده، چند شب ديگر به نزد ما خواهي آمد آنچه بر شما وارد شده صبر کن که جز او مزد او شفاعت را در بردارد. حارث مي گويد: من خانه ام نزديک خرابه شام بود، از اينکه حضرت به او فرموده بود نزد ما خواهي آمد منتظر بودم کي از دنيا مي رود، تا يک شبي شنيدم صداي ناله و فرياد از ميان خرابه بلند است، پرسيدم چه خبر است؟ گفتند: حضرت رقيه عليه السلام از دنيا رفته است. [1] . نيز حجت الاسلام صدر الدين قزويني در جلد دوم کتاب شريف ثمرات الحيوه، به سند خود آورده است: حضرت رقيه عليه السلام لب خود را بر لب پدرش امام حسين عليه السلام نهاد و آن حضرت فرمود: الي، الي، هلمي فانا لک بالانتظار. يعني اي نور ديده بيا بيا به سوي من، که من چشم به راه تو مي باشم، و در اينجا بود که ديدند حضرت رقيه عليه السلام از دنيا رفت. [2] . 📚[1] نقل از کتاب حضرت رقيه ص 26. [2] سخن گفتن امام حسين عليه السلام در 120 محل ص 59. ستاره درخشان شام حضرت رقیه کانال ضامن اشک در ایتا https://eitaa.com/zameneashk1 کانال باب الحسين ع در تلگرام https://t.me/Babolhusein