#تربت_امام_حسین_علیه_السلام #روایت_قاروره حضور رسول اکرم ص در روز عاشوراء : و روایت قاروره 🌴🌴 و بالسند المتصل الي الشيخ المفيد«ره»: روي في الارشاد عن ام سلمة رضي اللَّه عنها انها قالت: خرج رسول ‏اللَّه صلي اللَّه عليه و آله من عندنا ذات ليلة فغاب عنا طويلا، ثم جاءنا و هو اشعث اغبر و يده مضمومة، فقلت: يا رسول‏ اللَّه ما لي اراک شعثا،مغبرا؟ فقال: اسري بي في هذا الوقت الي موضع من العراق يقال له: کربلاء فاريت فيه مصرع الحسين ابني و جماعة من ولدي و اهل بيتي، فلم ازل القط دماءهم فها هي في يدي، و بسطها الي فقال: خذيها فاحتفظي بها. فاخذتها فاذا هي شبه تراب احمر، فوضعته في قارورة وسددت راسها و احتفظت بها، فلما خرج الحسين عليه‏السلام من مکة متوجها نحو العراق کنت اخرج تلک القارورة في کل يوم و ليلة فاشمها و انظر اليها و ابکي لمصابه، فلما کان اليوم العاشر من المحرم و هو اليوم الذي قتل فيه عليه‏السلام اخرجتها في اول النهار و هي بحالها، ثم عدت اليها آخر النهار فاذا هي دم عبيط، فصحت في بيتي و بکيت و کظمت غيظي مخافة ان يسمع اعداؤهم بالمدينة فيسرعوا بالشماتة، فلم ازل حافظة للوقت و اليوم حتي جاء الناعي ينعاه فحقق ما رايت. نفس المهموم صفحه 51 به نقل از ارشاد ص 235. 🌴🌴 به سند متصل از شيخ مفيد در «ارشاد» از ام‏سلمه - رضي الله عنها - گفت: «رسول خدا صلي الله عليه و آله شبي از نزد ما بيرون رفت و غيبت او طول کشيد آنگاه بيامد ژوليده موي و گرد آلوده و مشت او بسته، گفتم: يا رسول الله صلي الله عليه و آله چه مي‏شود که تو را ژوليده موي و گرد آلوده مي‏بينم؟ فرمود: در اين وقت شبانه مرا به موضعي از عراق بردند که آن را کربلا گويند و در آنجا کشتارگاه حسين فرزندم و جماعتي از فرزندان و اهل بيت مرا به من نشان دادند و از خونهاي آنها برداشتم و اکنون در دست من است و دست بگشود و فرمود: اين را بگير و نگاهدار، پس بگرفتم ديدم چيزي مانند خاک اما سرخ است و آن را در قاروره‏اي نهادم و سر آن را بستم و نگاه داشتم، چون حسين عليه‏السلام به جانب عراق بيرون شد شيشه را بيرون مي‏آوردم هر روز و شب مي‏بوييدم و به آن نگاه مي‏کردم و مي‏گريستم براي مصيبت آن حضرت، پس چون روز دهم محرم شد و آن روزي است که حسين عليه‏السلام کشته شد آن را اول روز بيرون آوردم چنان بود، که بود و چون آخر روز بيرون آوردم ناگهان ديدم خوني تازه سرخ است و در خانه‏ي خود فرياد زدم بگريستم و اندوه خويش پوشيده داشتم مبادا دشمنان در مدينه بشنوند و در شادماني نمودن شتاب کنند پس آن روز و وقت را پيوسته در خاطر خود نگاه مي‏داشتم تا خبر مرگ آن حضرت را آوردند و حقيقت آشکار شد». قسمتی از کتاب حسین ع محبوب خدا شب حمعه است .تقدیم به تمام ذاکران و عاشقان سید الشهداء که در جمع ما نیستند. السلام علیک یاابا عبدالله کانال ویژه مقتل امام حسین ع با متن عربی و ترجمه از منابع معتبر و پاسخ به شبهات مقتل است ایتا @zameneashk1 تلگرام @zameneashk باب الحسین ع ، کلاس های غیر حضوری https://t.me/Babolhusein آی دی پاسخ به سوالات @m_h_tabemanesh