ايام نامزدي
قَالَ عَلِيٌّ (ع):
علي (ع) ميفرمايد:
فَأَقَمْتُ بَعْدَ ذَلِكَ شَهْراً أُصَلِّي مَعَ رَسُولِ اللَّهِ (ص)
پس از آن، يك ماه با پيامبر (ص) نماز ميخواندم
وَ أَرْجِعُ إِلَي مَنْزِلِي
به منزل خويش باز ميگشتم!
وَ لا أَذْكُرُ شَيْئاً مِنْ أَمْرِ فَاطِمَةَ (ع)!
و دربارة فاطمه (س) سخني نمي گفتم!
واسطة وصل
ثُمَّ قُلْنَ أَزْوَاجُ رَسُولِ اللَّهِ (ص):
روزي خانمهاي پيامبر (ص) به من گفتند:
أَ لا نَطْلُبُ لَكَ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ (ص) دُخُولَ فَاطِمَةَ عَلَيْكَ؟!
آيا نمي خواهي از پيامبر (ص) وصال فاطمه (س) را براي تو بخواهيم؟!
فَقُلْتُ: افْعَلْنَ فَدَخَلْنَ عَلَيْهِ
گفتم: آري!
درخواستي زيبا
فَقَالَتْ أُمُّ أَيْمَنَ: يَا رَسُولَ اللَّهِ!
به محضر پيامبر شرفياب شدند،ام ايمن گفت: اي فرستاده ي خدا!
لَوْ أَنَّ خَدِيجَةَ بَاقِيَةٌ
اگر خديجه زنده بود
لَقَرَّتْ عَيْنُهَا بِزِفَافِ فَاطِمَةَ!
با عروسي فاطمه شاد ميشد!
وَ إِنَّ عَلِيّاً يُرِيدُ أَهْلَهُ!
علي بن ابيطالب (ع) همسرش را ميخواهد!
فَقَرَّ عَيْنَ فَاطِمَةَ بِبَعْلِهَا!
چشم فاطمه را به شوهرش روشن كن!
وَ اجْمَعْ شَمْلَهَا!
او را از تنهايي درآور!
وَ قَرَّ عُيُونَنَا بِذَلِكَ!
ما را نيز به اين عروسي شادمان كن!
#دانستنیهای خانواده سبز
✍مهدی واعظ موسوی
https://eitaa.com/zandahlm1357