امام (ره)، خصلتهاي گوناگوني داشت، بسيار خردمند و عاقل و متواضع و هوشيار و زيرك و بيدار و قاطع و رئوف و خويشتن دار و متّقي بود. نمي شد حقيقتي را در پيش چشم او واژگونه جلوه داد. داراي اراده يي پولادين بود و هيچ مانعي نمي توانست او را از حركت باز دارد. انساني بسيار دل رحم و رقيق بود؛ چه در هنگام مناجات با خدا كه از خود بي خود مي‌شد و چه در هنگام برخورد با نقطه‌هايي از زندگي انسانها كه به طور طبيعي دلها را به عطوفت و رأفت وادار مي‌كند. انگيزه‌هاي نفساني، جاذبه‌هاي مادي، هواها و هوسها، نمي توانست به قله رفيع وجود با تقواي او دست اندازي كند. او امير هواها و خواهشهاي خود بود. نكته اصلي در شخصيت معنوي امام نكته اصلي اين است كه اگر در مجموعه ذي قيمتي كه شخصيت معنوي امام (رحمت الله عليه) را تشكيل داده بود، عنصر عبوديت و اخلاص وجود نمي داشت؛ او به اين موفقيتها نمي رسيد. بنابراين، كارهاي انجام شده، خيلي عظيم تر از آن است كه شخصيتي با همه آن خصوصيات - منهاي ارتباط با خدا - بتواند آن كارها را انجام دهد. حيات و ممات امام براي خدا بود حيات و ممات اين مرد بزرگ، براي خدا بود: «سلام عليه يوم ولد و يوم يموت و يوم يبعث حيّا» (۱). قيامش، تبعيدش، آمدنش، زندگي پربركتش و از دنيا رفتنش، براي خدا بود. علمدار اسلام ناب روزي كه ما پشت سر امام عزيز و علمدار اسلام ناب، شعارهاي اسلام واقعي را مطرح مي‌كرديم؛ مي‌دانستيم كه دشمنها و قدرتها و ابرقدرتها، در مقابل ما صف آرايي مي‌كنند. در صدر اسلام هم همين گونه بود. آن روزي كه يهوديها و منافقان و كفار و مشركان، اطراف مدينه پيامبر را محاصره كردند و جنگ احزاب و خندق را به وجود آوردند، مؤمنين واقعي گفتند: «هذا ما وعدنااللّه و رسوله» (۲) اين، چيز تازه يي نيست، خدا و رسولش به ما گفته بودند كه بدها و شريرها و فاسدها، عليه شما همدست خواهند شد. بنابراين، آنها چون صدق وعده الهي را ديدند؛ ايمانشان قويتر شد. آرمانهاي بزرگ امام آرمانهاي بزرگي كه امام (رحمت الله عليه) بيان مي‌كردند، عبارت بود از: مبارزه با استكبار جهاني، حفظ اعتدال قاطع در خط «نه شرقي و نه غربي»، اصرار فراوان بر استقلال حقيقي و همه جانبه ملت، (خودكفايي به معناي كامل)، پافشاري فراوان و تمام نشدني بر حفظ اصول ديني و شرع و فقه اسلامي، ايجاد وحدت و همبستگي، توجه به ملتهاي مسلمان و مظلوم دنيا، عزت بخشيدن به اسلام و ملتهاي اسلامي و مرعوب نشدن در مقابل قدرتهاي جهاني، ايجاد قسط و عدل در جامعه اسلامي، حمايت بي دريغ و هميشگي از مستضعفان و محرومان و قشرهاي پايين جامعه و لزوم پرداختن به آنها. همه ما شاهد بوديم كه امام در اين خطوط، مصرّانه و بدون تعلل، حركتش را ادامه داد. ما بايد راه و اعمال صالح و حركت مداوم او را دنبال كنيم. فرداي آن شبي كه امام عزيز (رحمت الله عليه) به جوار رحمت الهي پيوسته بودند، سحرگاه در حالت التهاب و حيرت، تفألي به قرآن زدم؛ اين آيه شريفه سوره كهف آمد: «واما من امن و عمل صالحا فله جزاء الحسني و سنقول له من امرنا يسرا» (۳). ديدم واقعا مصداق كامل اين آيه، همين بزرگوار است. ايمان و عمل صالح و جزاي حسني، بهترين پاداش براي اوست. اگر چه امام (رحمت الله عليه) عوامل و عناصر و مقدماتي كه وجود ظاهري او را به وجود مي‌آورد و تشكيل مي‌داد، با خود برد؛ اما افكار، آرمانها، جهان بيني، هدفها، توصيه ها، راهها و ابزارها را در اختيار ما گذاشت. هم اكنون بخش عظيمي از شخصيت امام در اختيار ماست. آرمانهاي اعلام شده به وسيله او، برترين و بالاترين آرمانهاست. ما بايد اينها را دنبال كنيم. ملتي كه اين طور بر سر و سينه مي‌زنند و اشك مي‌ريزند و دل در سينه هاشان، تاب ماندن ندارد و هر كدام اگر مي‌توانستند همه دنيا را مي‌داند تا امام را لحظه اي ديگر به حيات بازگردانند؛ اينها دنبال افكار امام (رحمت الله عليه) هستند و او را به خاطر فكر و ايده و آرمان و راه و مجاهدت و مقاومتش دوست مي‌دارند. ما بايد آرمانهاي اين مردم و شما رزمندگان را نگه داريم. محو در تكليف شرعي شخصيت امام تا حد بسيار زيادي به اهميت و عظمت آرمانهاي او مربوط مي‌شد. او با همت بلندي كه داشت، هدفهاي بسيار عظيمي را انتخاب مي‌كرد. تصور اين هدفها، براي انسانهاي معمولي دشوار بود و مي‌پنداشتند آن هدفهاي والا، دست نيافتني هستند؛ ليكن همت بلند و ايمان و توكل و خستگي ناپذيري و استعدادهاي فراوان و توانايي‌هاي اعجاب انگيزي كه در وجود اين مرد بزرگ نهفته بود؛ به كار مي‌افتاد و در سمت هدفهاي مورد نظرش پيش مي‌رفت و ناگهان همه مي‌ديدند كه آن هدفها محقق شده است.