امام (ره) در دوفصل مسئله نهضت را به مسئله عاشورا گره زدند، يكي در فصل اول نهضت- يعني روزهاي محرم سال۴۲ – كه تريبون بيان مسائل نهضت حسينيهها و مجالس و روضه خواني و هيئت سينه زني و روضه ي روضه خوانها و ذكر مصيبت گويندگان مذهبي شد و ديگري فصل آخر نهضت يعني محرم سال ۵۷ بود كه امام (رحمت الله عليه) اعلام فرمودند:
( (ماه محرم گرامي و بزرگ داشته بشود و مردم مجالس به پا كنند. ) ) ايشان عنوان اين ماه را ماه پيروزي خون بر شمشيرقرار دادند و مجدداً همان طوفان عظيم عمومي و مردمي به وجود آمد، يعني ما براي نهضت كه روح و جهت حسيني داشت با ماجراي ذكر مصيبت حسيني و ياد امام حسين (عليه السلام) گره خورد. تدبيرامام پيوند با نهضت حسيني
.... ما امروز به بركت آن نهضت و حفظ فرهنگ و روحيه آن نهضت در جامعه خودمان اين نظام را به وجود آورديم. اگر در جامعه ما عشق به امام حسين (ع) و ياد ذكر مصائب و حوادث عاشورا معمول و رايج نبود، معلوم نبود كه نهضت با اين فاصله زماني. با اين كيفيتي كه پيروز شد به پيروزي نمي رسيد.
اين عامل فوق العاده مؤثري در پيروزي نهضت بود. امام بزرگوار ما را همان هدفي كه حسين بن علي (ع) قيام كرده بودند، از اين عامل حداكثر استفاده را كردند.
امام (ره) با ظرافت، آن تصور غلط روشنفكر مابانه قبل از پيروزي انقلاب را كه در برهه اي از زمان رايج بود، از بين بردند. ايشان جهت گيري سياسي مترقي انقلابي را با جهت گيري عاطفي در قضيه ي عاشورا پيوند و گره زدند و روضه خواني و ذكر مصيبت را احيا كردند و فهماندند كه اين يك كار زائد و تجملاتي قديمي و منسوخ درجامعه ما نيست. نتايج محرم را در زندگي خود ميبينيم
ما در آستانه محرم انقلاب و محرم امام حسين (ع) كه يكي از محصولات آن نهضت، نظام جمهوري اسلامي است، قرار داريم. محرم دوان انقلاب با محرمهاي قبل از انقلاب و دوران عمر ما و قبل از ما متفاوت است. اين محرم ها، محرمهايي است كه در آن معنا و روح جهت گيري واضح و محسوس است. ما نتايج محرم را در زندگي خود ميبينيم، حكومت و حاكميت
و اعلاي كلمه اسلام و ايجاد اميد به بركت اسلام در دل مستضعفان عالم آثار محرم است. وظيفه ما در قبال محرم و انقلاب
.... حادثه را از پيرايههاي مضر خالي كنيد.... بعضي از پيرايه هادروغند و بعضي از نقلها خلاف ميباشند، وقتي آن چه كه در بعضي ازكتابها نوشته شده است، مناسب شأن و لايق مفهوم و معناي نهضت حسيني نيست، اينها را بايد شناخت و جدا كرد. پرتپش و قدرتمند حادثه را حفظ كنيم. امروز اين حادثه پشتوانه يك نهضت است.
اگر امروز به ما بگويند ريشه ي اين نهضتي كه به وجود آورده ايد، كجاست؟؟
ما ميگوييم ريشه اش پيامبر (ص) و اميرالمؤمنين (ع) و امام حسين (ع) است. پس اين حادثه پشتوانه اين نهضت است.
اگر ما ندانسته و بي توجه و از روي سهل انگاري حادثه را با چيزهاييكه جزو آن نيست مشوب كرديم، به آن حادثه و نيز به انقلابي كه ناشي ازآن است خدمت نكرديم. توقع و انتظار را در كنار وظايف قبول كنيم
اين نظام مردمي به معناي تأثير نه فقط اراده بلكه عمل آماده مردم در اقامه اين نظام و بپا داشتن آن است. مردم بايد كمك كنند، البته زمام اداره ي كشوردست مسئول اجرايي است، اما اگر كمك و حمايت و همكاري و محبت و صبر مردم و منطقي نگريستن به قضايا از سوي آنها وجود نداشته باشد، هيچ دست معجزه گريقادر به هيچ كار نيست.....
بايد در اين دوره و فصل جديد كه اميدهاي زيادي هم نسبت به آن وجود دارد و ميبايست آن اميدها و انتظارات برآورده شوند، مردم به وظايف اساسي شان تذكر و توجه داده شوند. انقلاب اسلامي، چقدر به اهدافش نزديك شده است؟!
سئوال: در آغاز انقلاب اسلامي، اين انقلاب ادعاهايي داشت؛ در حال حاضر بعد از گذشت حدود بيست سال، چقدر با آن ادعاها رسيده ايم؟
جواب: اين سئوال مهمي است. اين انقلاب بيش از ادعا، آرمانهايي داشت. انقلاب نيامده بود كه براي مردم پاسخگويي كند؛ انقلاب، انقلاب خود مردم بود. مردم براي تحقق آرمانهايي انقلاب كردند؛ اين آرمانها عبارت بود از ساختن يك ايران آباد و آزاد، داشتن مردم آگاه و برخوردار از عدالت اجتماعي، نجات از وابستگي و عقب ماندگي علمي و استبداد و قهري كه آن روز ب اين مملكت حكمفرما بود. ميپرسيد مه چقدر به اين اهداف رسيده ايم، من عرض ميكنم كه تحقق اين اهداف، تدريجي است؛ چيزهايي است كه بايد براي آن تلاش و مجاهدت كرد و قدم به قدم پيش رفت. نظام اسلامي، يك نظام
پيش ساخته مثل خانههاي پيش ساخته نيست؛ نظامي كه بايد آجر اجر و سنگ سنگ روي هم چيد و آن را بالا برد. در اثناي اين كار، طبيعي است كه مشكلاتي پيش بيايد. اين مفاهيمي هم كه من گفتم عدالت اجتماعي، آزادي، معنويت؛ كه جزو مباني اين نظام اند مفاهيم ايستا و متحجري نيستند؛ اينها چيزهايي هستند كه بر حسب پيشرفت و اقتضائات زمان، ممكن است مصاديقشان تغيير پيدا كند.