مراتب قوه عمليه
و قوه عمليه نيز به چهار مرتبه منقسم مى گردد:
اول: آن است كه ظاهر خود را به متابعت شريعت حقه و آداب و سنن مصطفويه از نماز و روزه و غير اينها پاكيزه گرداند.
دوم: آن كه باطن خود را از اخلاق رديه و ملكات دنيه طاهر سازد.
سوم: آن كه نفس را به علوم حقه و حكم حقيقيه مزين گرداند.
چهارم: آن كه از مرادات و ارادات خود خالى شود و به غير قرب جناب مقدس الهى و تحصيل رضاى اوامرى منظور او نباشد و ارادات خود را تابع ارادت حق جل و علا كرده باشد و دامن از دنياى دنى بر چيده باشد و به ملاء اعلى متعلق شده باشد كما قال الله تعالى: ((و ما تشاؤ ن الا اءن يشاء الله)) و قال جل شاءنه: ((و كنت سمعه الذى يسمع به و بصره الذى يبصر به و لسانه الذى ينطق به و يده التى يبطش بها و اين مرتبه نيز مخصوص به ائمه طاهرين (عليهم السلام) است و بعضى از خواص ايشان است.
و در اين مقام سخنان ديگر هست كه به مذاهب باطله شبيه است و ذكر آنها موجب اشتباه مى گردد و بعضى از آنها در كتاب عين الحياة مذكور شد و در اين ترجمه ذكر آنها مناسب نيست و اين اصطلاحات كه مبنى بر قواعد حكما است در اين مقام مذكور شده به جهت آن كه فهم بعضى از مراتب كه در اين حديث شريف بر سبيل اجمال مذكور شده فى الجمله توقفى بر ذكر اين مراتب داشت. (انتهى كلام المترجم (ره)) برگشتيم به ترجمه حديث.
قوا و نيروهاى درونى و باطنى
اى مفضل! چون دانستى قواى بدنى را، اكنون تاءمل كن در قوه ها كه حق تعالى در نفس انسانى قرار داده و فوائد آنها را، مانند قوه مفكره و واهمه و عاقله و حافظه و غير اينها. اگر از اين قوه ها حافظه را نمى داشت چگونه بود حال او و چه خلل ها داخل مى شد در امور او و زندگانى او و معاملات او زيرا كه در خاطرش نمى ماند كه از او چه در نزد مردم است و از مردم چه در نزد او هست، چه داده است و چه گرفته است و در خاطرش نبود آنچه را ديده و آنچه را شنيده و آنچه گفته و آنچه به او گفته اند و به ياد نداشت كه كى به او نيكى كرده و كى به او بدى كرده و چه چيز نفع دارد او را و چه چيز ضرر دارد و اگر در راهى مرات لايحصى عبور مى كرد آن را نمى دانست و اگر تمام عمر علمى را مذاكره و مباحثه مى كرد به يادش نمى ماند و به هيچ دين اعتقاد نمى كرد و به هيچ تجربه منتفع نمى شد و از هيچ امرى از امور گذشته عبرت نمى توانست گرفت، بلكه چنين كسى سزاوار بود كه مطلقا از انسانيت منسلخ گردد و نام انسانيت را بر او اطلاق نكنند.
پس تاءمل كن كه به فوت يك قوه از قواى نفسانى چه خللها در احوال او به هم مى رسد، چه جاى آن كه همه آن ها از او فوت شود.
#کتاب_توحید_مفضل
#کلام_امام_صادق_علیه_السلام
https://eitaa.com/zandahlm1357