راوی : حجت الاسلام قربانیان امام جمعه ی نهبندان ) در زمان طلبگی ، با دو نفر از دوستان طلبه در یک حجر زندگی می کردیم . شهریه ها بسیار ناچیز و حداکثر چهار تومان بود و به همین دلیل زندگی بر ما بسیار سخت می گذشت . آن قدر در مضیقه بودیم که گاهی شب را گرسنه به صبح می رساندیم این وضعیت ادامه داشت ؛ بسیاری از دوستان ، ترک تحصیل کردند و به شهر و دیار خود بازگشتند یک روز در حجره ، به دوستان گفتم : این طور که نمی شوددرس خواند ، من امروز به حرم می روم و از امام رضا ع پول می گیرم . گفتند : چطور پول می گیری ؟ گفتم : خود ایشان می دانند چگونه مرحمت کنند ، من نمی دانم . گفتندما می آییم تا حضرت به ما هم کمک کنند . راهی حرم شد یم . زیارت کردیم و در محل فعلی مرقد شهید هاشمی نژاد نشستیم . سع مفاتيح آوردم و گفتم بیایید دعای توسل مقداری از دعا را که خواندیم ، دید یم فردي آمد و دست . جیب برد و همین طور اتفاقی مقادیری سکه در دست هر کدام از ما ریخت ..... التماس دعایی گفت و رفت . آن دو نفر دعا را ناتمام گذاشتند و از خوشحالی رفتند ، اما من دعا را تمام کردم ، مجددا به زیارت رفتم ، از امام رضا ع تشکر کردم و برگشتم . وقتی به محل مرقد شیخ بهایی رسیدم ، دیدم دوستانم منتظر هستند ، گفتند : پول های هر کدام از ما ده تومان است ، پول های و توچقدر است ؟ گفتم : نشمرده ام . أما عجیب این که پول های من هم بعد از شمارش دقيقا ده تومان بود . که دعا ادامه دادم با این پول ها گشایشی در زندگی ما حاصل شد اما من که دعا را تمام کرده و از امام رضا عليه ، تشکر کردم به درسم ادامه دادم ولی آن دو نفر هر دو ترک تحصیل کردند ... به هر حال از این عنایت و فرمایش « من لم یشکر المخلوق لم يشكر الخالق » و آیات « و من يشكر فأنما پشكر لنفسه شكرتم لأزيدنكم » این درس اهل بیت ع را پاس داشت حاصل می شود که باید عنایات اهل بیت را پاس داشت https://eitaa.com/zandahlm1357