✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🍂🌺🍂
🌺
شهر خالي، جاده خالي، کوچه خالي، خانه خالي
جام خالي، سفره خالي، ساغر و پيمانه خالي
کوچ کرده دسته دسته، آشنايان، عندليبان
باغ خالي، باغچه خالي، شاخه خالي، لانه خالي
واي از دنيا که يار از يار ميترسد
غنچههاي تشنه از گلزار ميترسد
عاشق از آوازهي ديدار ميترسد
پنجهي خنياگران از تار ميترسد
شه سوار از جادهي هموار ميترسد
اين طبيب از ديدن بيمار ميترسد
سازها بشکست و در شاعران از حد گذشت
سالهاي انتظاري بر من و تو بد گذشت
آشنا نا آشنا شد
تا بلي گفتم بلا شد
گريه کردم، ناله کردم، حلقه بر هر در زدم
سنگ سنگ کلبهي ويرانه را بر سر زدم
آب از آبي نجنبيد
خفته در خوابي نجنبيد
چشمه ها خشکيد و دريا خستگي را دم گرفت
آسمان افسانهي ما به دست کم گرفت
جامها جوشي ندارد، عشق آغوشي ندارد
بر من و بر نالههايم هيچ کس گوشي ندارد
باز آ تا کاروان رفته باز آيد
باز آ تا دلبران ناز ناز آيد
بازآ تا مطرب و آهنگساز آيد
تا گل افشانان نگار دلنواز آيد
بازآ تا بر در حافظ سراندازيم
گل بيافشانيم و مي در ساغر اندازيم
شاعر افغانی ؟؟
🌺
🍂🌺🍂
🍃🍂🌺🍃🍂🌺
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🆔
https://eitaa.com/zandahlm1357