⚔ ادامه نبرد احزاب .. 👈از آنجا که احتمال آن بود تا مشرکان گروههایی را -ولو با زحمت- از سوی قلعه بنی قریظه به داخل مدینه وارد کنند، رسول خدا (ص) پانصد تن از اصحاب را به محافظت🏘 از خانه های مدینه گماشت. گزارشهای چندی از شروع اقدامات خرابکارانه بنی قریظه در مدینه در دست است که نشان می دهد آنان فعالیت خود را آغاز کرده💥 و مترصد فرصتی بودند تا قریش وارد حوزه مدینه شود، در آن صورت قریظیان نیز از درون کارشان را شروع کنند. پیش از رسیدن کمک امکان یک حرکت نظامی🏇 گسترده از سوی بنی قریظه ناممکن بود. ⚡️تلاش عمده مشرکین نیز همین بود تا از خندق عبور کنند. مسلمانان از سراسر خندق مراقبت می‌کردند و همین امر سبب زمینگیر شدن قریش برای چندین روز متوالی شد. در یکی از روزها، سپاه عظیمی به همراه روسای قریش، بنی اسد، غطفان و دیگر قبایل ⚔حمله کردند و با یافتن محل باریکی، عده ای از آنها توانستند از خندق عبور کنند. 👥عمروبن عبدود، عکرمه بن ابی جهل، نوفل بن عبدالله، ضرار بن خطاب در شمار کسانی بودند که از خندق گذشتند. در آن لحظه عمرو که در بدر شرکت کرده و مجروح🤕 شده بود و به همین دلیل نتوانسته بود در احد شرکت کند و در پی انتقام خویش بود، از مسلمانان خواست تا کسی به جنگ او برود. او سه بار درخواست خود را مطرح کرد و هر بار جز امام علی (ع)🌟 کسی برای جنگ با او که از شجاعان عرب بود، از جای بر نخواست. 📚تاریخ صدر اسلام گواهی می دهد که در میان اصحاب رسول خدا (ص) هیچ کس شجاعت امام را نداشت. نبرد میان آنان آغاز شد آنچنان که در گرد و غبار🌪 کسی آنان را نمی دید تا آن که صدای تکبیر امام برخاست؛ این علامت آن بود که عمرو کشته شده است. 💢این رخداد روحیه دشمن را به شدت دچار آسیب کرده و آغاز تردید مشرکین در ماندن پشت خندق بود. 👈👈علاوه بر ضربه ای که قریش در عبور شماری از افراد خود از خندق گرفتارش شد، امور دیگری نیز بر تردید احزاب در ماندن و رفتن می افزود. تامین ده هزار نفر با هزاران شتر🐫 که روزانه نیاز به حجم زیادی علوفه داشتند، در اطراف خندق کار بسیار دشواری بود، بطوریکه پس از چند روز شتران مشرف به مرگ بودند. علاوه بر آن یک شب طوفانی، آتش🔥 غذای مشرکان را خاموش کرد و اثاثیه آنان را در هم پاشید و بر تزلزل آنان افزود. غطفانی ها که گرسنگان عرب بودند رنج بیشتری می بردند🥖. 👤ابوسفیان تصمیم به بازگشت گرفت و به سپاه قریش گفت: می بینید که مراتع خشک شده و چهارپایان🐪 رو به نابودی اند. یهودیان نیز خیانت کرده اند و جای درنگ نیست. همان لحظه سپاه شرک حرکت خود را آغـاز کرده و به سمت مکه به راه افتاد. آنچه از مجموع روایات بر می آید آن که بین یهودیان🔯 و سپاه شرک اختلاف پیش آمده، سخن از گروگان به میان آمده و عاقبت آنها یکدیگر را به غدر متهم کرده و کار اتحاد احزاب به اختلاف کشیده است. 🔸مسلمانان نیز در این مدت با ترس، گرسنگی و حتی سردی برخی شبها درگیر بودند. محاصره مدینه را از پانزده روز تا بیست روز دانسته اند و گفته اند پس از بازگشت مسلمانان، رسول خدا (ص)✨ اندیشید تا مسلمانان لختی تامل کنند تا بنی قریظه از بازگشت همه مسلمانان مطلع نشود. به هر روی احزاب نتوانستند در برابر شگرد نظامی مسلمانان 🤔چاره ای بیندیشند و ابوسفیان بر آن بود تا با متهم کردن مسلمانان به ترس، این شکست را توجیه کند. ☝️جنگ احزاب آخرین تلاش مشرکان برای ایجاد یک جبهه قوی و همگانی بر ضد اسلام🔅 بود. پس از آن قریش رو به تحلیل رفته و حملات مکرر⚔ رسول خدا (ص) به قبایل اطراف، بویژه آنان که هوس مخالفت و تصمیم به غارت مدینه داشتند، همه را بر سر جایشان نشاند. ❣رسول خدا (ص) پس از رفتن مشرکان فرمودند: "از این پس ما به جنگ آنان خواهیم رفت و آنان به جنگ ما نخواهند آمد." 🔹ادامه دارد ... ✍بـرگرفته از کتاب: "تـاریخ سیـاسی اسلام، ج1،ص 558-566"، رسول جعفریان. #تاریخ_سیاسی_اسلام ۴۳