روز اول مدرسه روز اول مدرسه روز اولي كه مارا به مدرسه بردند، يادم است كه از نظر من روزي بسيار تيره، تاريك، بد و ناخوشايند بود! پدرم، من و برادر بزرگم را با هم وارد اتاق بزرگي كرد كه به نظر من – آن وقت – خيلي بزرگ بود. البته شايد آن موقع به قدر نصف اين اتاق، يا مقداري بيشتر از اين اتاق بود؛ اما به چشمِ كودكيِ آن روز من، جاي خيلي بزرگي مي‌آمد. و چون پنجره هايش شيشه نداشت و از اين كاغذهاي مومي داشت، تاريك و بد بود. مدتي هم آن جا بوديم. ليكن روز اوّل كه ما را دبستان بردند، روز خوبي بود؛ روز شلوغي بود. بچه‌ها بازي مي‌كردند، ما هم بازي مي‌كرديم. اتاق ما كلاس بزرگي بود – باز به چشم آن وقت كودكيِ آن موقع من – و عده ي بچه‌هاي كلاس اول، زياد بود. حالا كه فكر مي‌كنم، شايد سي نفر چهل نفر، از بچه هاي كلاس اول بوديم و روز پر شور و پر شوقي بود و خاطره ي بدي از آن روز ندارم. گفت و شنود رهبر معظم انقلاب با گروهي از نوجوانان و جوانان، ۱۴ بهمن ۱۳۷۶ https://eitaa.com/zandahlm1357