.......: نفرت از مرگ هرکه بر زمین راه رود، از مرگ نفرت دارد، و اگر با بصیرت بنگرد می‌بیند راحتی بزرگتر در مرگ است. ان هذالموت یکرهه کل من یمشی علی الغبراء و بعین العقل لو نظروا لروأه الراحة الکبری زیارت مکه هنگام ورود به مکه گفتم: ای کسانی که به مکه آمده اید این منم که مهمانم و این است زمزم و منی و مسجد خیف، چه بسیار دیدگانم را می‌مالیدم که بدانم این آثار در بیداری می‌بینم یا در خواب. یا قوم علی مکة هذا انا ضیف ذی زمزم ذی منی و هذا الخیف کم اعرُک عینیی لاستیقن هل فی الیقظة ما اراء‌ام هذا طیف روح بخشی ای نسیم صبحدم گوییا می‌آیی از ملک عجم تازه گردید از تو داغ اشتیاق می رسی گویا ز اقلیم عراق مرده ی صد ساله یابد از تو جان تو مگر کردی گذر بر اصفهان کشکول شیخ بهاء https://eitaa.com/zandahlm1357