.......:
فصل اول
یکى از آداب قلبیه در عبادات و وظایف باطنیه سالک طریق آخرت، توجه به عـزّ ربوبیـت و ذلّ
عبودیت است؛ و آن یکى از منازل مه مه سالک است؛ که قوت سلوك هر کس بـه مقـدار قـوت
این نظر است، بلکه کمال و نقص انسانیت تابع کمال و نقص این امر است . و هر چه نظر انّیت و
انانیت و خودبینى و خودخواهى در انسان غالـب باشـد، از کمـال انـسانیت دور و از مقـام قـرب
ربوبیت مهجور است . و حجاب خودبینى و خ ودپرستى از جمیع حجب ضـخیم تـر و ظلمـانى تـر
است، و خرق این حجاب از تمام حجب مشکلتر و خرق همه حجب را مقدمه است، بلکه مفتاح
مفاتیح غیب و شهادت و باب الابواب عروج به کمال روحانیت خرق این حجاب است . تـا انـسان
را نظر به خویشتن و کمال و جمالِ متوهم خود است، از جمال مطلق و کمال صرف محجوب و
مهجور است؛ و اول شرط سلوك الى اللَّه خروج از این منزل است، بلکه میزان در ریاضت حق و
باطل همین است . پس هر سالک که با قدم انانیت و خودبینى و در حجاب انّیـت و خودخـواهى
طى منزل سلوك کند، ریاضتش باطل و سلوکش الى اللَّه نیست، بلکه ال ى الـنفس اسـت : مـادر
بتها بت نفس شما است.(21 (
قَالَ تَعالى : و منْ یخْرُج منْ بیته مهاجِراً الَى اللَّه ورسوله ثُم یدرِکْهالْموت فَقَدوقَـعأَجـرُه علـى
( اللَّه 22.(هجرت صورى و صورت هجرت عبارت است از هجرت به تن از منزل صورى بـه سـوی
کعبه یا مشاهد اولیاء )ع( ؛ و هجرت معنوى خروج از بیت نفس و منـزل دنیـا اسـت الـى اللَّـه و
رسوله؛ و هجرت به سوى رسول و ولىنیز هجرت الى اللَّه است . و ما دام که نفس را تعلّقـى بـه
خویش و توجهى به انّیت است مسافر نشده؛ و تا بقایاى انانیت در نظـر سـالک اسـت و جـدران
شهر خودى و اذان اعلام خودخواهى مختفى نشده، در حکم حاضر است نه مسافر و مهاجر .
و در مصباح الشّریعۀ است : قالّ الصادقُ علیه السلام : العبودیۀُ جوهرَةٌ کُنْهها الرُّبوبِیۀُ؛ فَما فُقد منَ
العبودیۀِ وجِد فى الرُّبوبِیۀِ، و ما خَفى منَ الرُّبوبِیۀِ أُصیبفى العبودیۀ(23 .(
کسى که با قدم عبودیت سیر کند و داغ ذلّت بندگى را در ناصیه خـود گـذارد، وصـول بـه عـزّ
ربوبیت پیدا کند . طریق وصول به حقایق ربوبیـت سـیر در مـدارج عبودیـت اسـت؛ و آنچـه در
عبودیت از انّیت و انانیت مفقود شود د ر ظلّ حمایت ربوبیت آن را مى یابد، تا به مقامى رسد که
حق تعالى سمع و بصر و دست و پاى او شود؛ چنانچه در حدیث صحیح مـشهور بـین فـریقین
وارد است.(24 (
چون از تصرّفات خود گذشت و مملکت وجود خود را یکـسره تـسلیم حـق کـرد و خانـه را بـه
صاحب خانه واگذار نمود و فانى در ع زّ ربوبیت شد، صاحب خانه خود متـصرّف در امـور گـردد؛
پس تصرّفات او تصرّف الهى گردد؛ چشم او الهى شود و با چشم حق بنگـرد، و گـوش او گـوش
الهى شود و به گوش حقّ بشنود . و هر چه ربوبیت نفس کامـل باشـد و عـزّ آن منظـور خـواطر
شود، از عزّ ربوبیت به همان اندازه کسر شود و نا قص گردد، چه کـه ایـن دو مقابـل یکدیگرنـد :
( الدنْیا و الآخرَةُ ضَرَّتان 25 .(
پس، سالک الى اللَّه را ضرور است که به مقام ذلّ خود پى برد و نصب العین او ذلّـت عبودیـت و
عزّت ربوبیت باشد . و هر چه این نظر قوت گیرد عبادت روحـانى تـر شـود و روح عبـادت قـویتر
شود، تا اگر به دستگیرى حقّ و اولیاى کمل علیهم السلام توانست به حقیقت عبودیـت و کنـه
آن واصل شود، از سرّ عبادت لمحه اى درمى یابد. و در جمیع عبادات - خصوصاً نمـاز کـه سـمت
جامعیت دارد و منزله آن در عبادات منزله انسان کامل است و منزله اسم اعظم بلکه خود اسـم
اعظم است - این دو مقام، یعنى مقام عزّ ربوبیت که حقیقت است و مقام ذلّ عبودیت که رقیقـه
آن است، مرموز است . و در اعمال مستحبه قنوت و در اعمال واجبه سجده را اختـصاصى اسـت
که پس از این ان شاء اللَّه به آن اشاره خواهم کرد
آداب الصلاة امام خمینى رضوان االله تعالی علیه
و باید دانست که عبودیت مطلقه از اعلى مراتب کمال و ارفع مقامـات انـسانیت اسـت کـه جـز
اکمل خلق اللَّه محمد صلّى اللَّه علیه و آله بالاصالۀ و دیگر اولیاى کمل بالتّبعیۀ کـسى دیگـر را
از آن نصیبى نیست، و دیگران را پاى عبودیت لنگ است و عبادت و عبودیت آنها معلّل است و .
جز با قدم عبودیت نتوان به معراج حقیقى مطلق رسید؛ و لهذا در آیه شـریفه فرمایـد : سـبحانَ
الّذى اسرى ( بِعبده (قدم عبودیت و جذبه ربوبیت سیر داد آن ذات مقدس را به معراج قـرب
و وصول . و در تشهد نماز که رجوع از فناى مطلق است، که در سجده حاصل شده، باز توجه بـه
عبودیت قبل از توجه به رسالت است . و ممکن است اشاره به آن باشد که مقـام رسـالت نیـز در
نتیجه جوهره عبودیت است . و این مطلب را دنباله طویلى است که از وظیفـه ایـن اوراق خـارج
است
.......:
آداب الصلاة امام خمینى رضوان االله تعالی علیه
https://eitaa.com/zandahlm1357