شرح و تفسير
تو نيكى كن هر چند سپاسگزارى نكنند
امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانه همگان را دعوت به كار نيك به افراد نيازمند مىكند خواه سپاسگزار باشند يا ناسپاسى كنند، مىفرمايد:«به علت ناسپاسى افراد، از كار نيك مضايقه نكنيد، چرا كه (در مقابل) گاه كسى از تو سپاسگزارى مىكند كه از عمل نيكت هيچ بهرهاى نبرده و چه بسا همين شكرگزارى اثرش بيش از ناسپاسى افراد ناسپاس باشد و (برتر از همۀ اينها اينكه) خدا نيكوكاران را دوست دارد»؛ (لَا يُزَهِّدَنَّكَ فِي الْمَعْرُوفِ مَنْ لَا يَشْكُرُهُ لَكَ، فَقَدْ يَشْكُرُكَ عَلَيْهِ مَنْ لَا يَسْتَمْتِعُ بِشَيْءٍ مِنْهُ، وَ قَدْ تُدْرِكُ مِنْ شُكْرِ الشَّاكِرِ أَكْثَرَ مِمَّا أَضَاعَ الْكَافِرُ:«وَ اللّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ») .
مىدانيم مردم دو گروهند: افراد پر توقع و ناسپاس كه همواره انتظار نيكى دارند؛ ولى به هنگامى كه از آن بهرهمند شدند ناسپاسى مىكنند. گاه مىگويند: اگر بيشتر از اين بود بهتر بود، گاه مىگويند: اى كاش به اين صورت انجام نمىشد و به شكل ديگرى انجام مىشد و گاه مىگويند: اگر كسى نيكى كرده است وظيفهاش نيكى كردن بوده است و امثال آنها.
در برابر آنها گروه ديگرى هستند كه در برابر نيكىها سپاسگزارند حتى گاه از نيكىهايى كه در حق ديگران شده سپاسگزارى مىكنند؛ مثلاً مىگويند: فلان انسان چه آدم سخاوتمند و خوشقلب و نيكوكار است كه در حق برادر نيازمندش اين همه نيكى مىكند، مادر دردمندش را كاملاً مراقبت مىنمايد و براى بستگانش پيوسته در حال خدمت است.
از آنجا كه كار نيك جاذبۀ فوق العادهاى دارد اگر كسانى كه در حقشان نيكى شده ناسپاسى كنند، افراد ديگرى هستند كه سپاسگزار باشند و جالب توجه اينكه سپاسگزارى كسانى كه از كار نيك بهرهاى نبردند بسيار با ارزشتر از سپاسگزارى كسانى است كه از آن بهرهمند شدهاند، چرا كه آنها كه بهرهمند شدهاند وظيفۀ سپاسگزارى دارند. به علاوه ممكن است به طمع كارهاى نيك آينده سپاسگزارى كنند؛ اما كسانى كه از آن بهرهاى نمىگيرند از صميم دل به افراد نيكوكار احترام مىگذارند.
گذشته از همۀ اينها، مىدانيم همۀ نيكىها از سوى خداست؛ قدرت بر انجام كار نيك و توفيق به آن و تمايلات درونى دربارۀ آن همه از سوى خداست كه ما با استفاده از اختيار خود آنها را به كار مىگيريم و كار نيك انجام مىدهيم. در عين حال، خداوند از نيكوكاران سپاسگزارى مىكند و اين برتر از هر سپاسگزارى است.
دربارۀ مجاهدانى كه با جان و مال خود از آيين خدا دفاع كردهاند، قرآن مجيد سخنى دارد؛ آئينى كه منفعت آنها در آن است و براى آنها تشريع شده، با اين حال خداوند خودش را خريدار و مجاهدان را فروشنده و ثمن اين معامله را بهشت برين قرار مىدهد و به آنها دربارۀ چنين معاملۀ پرسودى تبريك مىگويد. آيا اگر تمام دنيا در برابر جهاد مجاهدان ناسپاسى كنند اين سپاسگزارى خداوند كافى نيست؟ «إِنَّ اللّهَ اشْتَرى مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنْفُسَهُمْ وَ أَمْوالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ يُقاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللّهِ فَيَقْتُلُونَ وَ يُقْتَلُونَ وَعْداً عَلَيْهِ حَقًّا فِي التَّوْراةِ وَ الْإِنْجِيلِ وَ الْقُرْآنِ وَ مَنْ أَوْفى بِعَهْدِهِ مِنَ اللّهِ فَاسْتَبْشِرُوا بِبَيْعِكُمُ الَّذِي بايَعْتُمْ بِهِ وَ ذلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ». ١در حديثى از پيغمبر گرامى اسلام مىخوانيم كه مىفرمايد:
«يَدُ اللّهِ عَزَّوَجَلَّ فَوْقَ رُؤُوسِ الْمُكَفِّرينَ تُرَفْرِفُ بِالرَّحْمَةِ ؛دست خداى متعال بالاى سر كسانى است كه در برابر نعمتهايشان ناسپاسى مىشود و رحمت خود را بر سر آنها مىگستراند». ١
از جمله امورى كه مىتواند مايۀ تسلى خاطر انسان در برابر ناسپاسىها شود اين است كه بدانيم اين موضوع منحصر به ما نيست؛ اين ناسپاسىها در برابر پيامبران بزرگ خدا با آن همه زحمتهايى كه براى هدايت مردم كشيدند به ويژه در برابر پيامبر اسلام و ائمۀ معصومان عليهم السلام به شكل گستردهاى انجام شد. در حديثى كه امام موسى بن جعفر از پدران گرامىاش عليهم السلام نقل مىكند آمده است:
«كانَ رَسُولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله مُكَفَّراً لا يُشْكَرُ مَعْرُوفُهُ وَ لَقَدْ كانَ مَعْرُوفُهُ عَلَى الْقُرَشِىَّ وَ الْعَرَبِىِّ وَ الْعَجَمِىِّ وَمَنْ كانَ أعْظَمَ مِنْ رَسُولِ اللّهِ مَعْروفاً عَلى هذَا الْخَلْق؟ وَ كَذلِكَ نَحْنُ أهْلُ الْبَيْتِ مُكَفَّرُونَ لا يُشْكَرُ مَعْرُوفُنا وَ خِيارُ الْمُؤْمِنينَ مُكَفَّرُونَ لا يُشْكَرُ مَعْرُوفُهُمْ ؛رسول خدا صلى الله عليه و آله در برابر نيكىها و خدماتى كه داشت ناسپاسى مىشد، خير و نيكى آن حضرت نه تنها به قريش مىرسيد، بلكه تمام عرب و عجم از آن بهرهمند مىشدند آيا كسى پيدا مىشود كه نيكى و كار خيرش از رسول خداوند نسبت به اين مردم بيشتر ب