.......: مشکلات مأمون واضح است که مأمون از نظر اعتقادی و روحی به گونه ای نبود که امر خلافت را به دیگری واگذار کند؛ چراکه در راه به دست آوردن آن تلاش کرده و برادرش امین را کشته بود و دیگر حوادث نیز به خوبی این مسأله را تأیید می‌کند، بنابراین باید علت پیشنهاد خلافت و یا ولایت عهدی و اصرار بر آن را به حساب سیاست ونقشه‌های زیرکانه وی گذاشت و دلیل اصلی را مشکلات پیش روی او دانست که می‌پنداشت برای گریز از آن‌ها و حفظ حکومت خویش، چاره ای جز پیشنهاد ولایت عهدی ندارد. مشکلات فرا روی مأمون چنین بود: ۱. وی نزد مردم و به ویژه عباسیان یک شورشی به حساب می‌آمد که برخلاف وصیت هارون، قیام کرد و برادر خود امین را که رسماً خلیفه بود، به قتل رساند. ۲. از نظر اصالت خانوادگی، دارای اصالت کافی نبود. زیرا مادرش کنیزکی بود از غیرعرب و به دور از تشخّص اجتماعی، بر خلاف امین که مادرش زبیده هاشمی، بانویی فرهیخته به حساب می‌آمد. ۳. اطرافیان مأمون اغلب ایرانی بودند و اعراب و به ویژه بنی عباس به حکومت اینان راضی نبودند. ۴. علویان که در ایران به ویژه خراسان نفوذ بسیار داشتند و از بنی عباس و به ویژه پدر مأمون که دست او به خون بسیاری از علویان آلوده بود، ناراضی بودند، در مناطق مختلف دست به شورش می‌زدند؛ در کوفه ابوالسرایا، در بصره، زید بن موسی، در مکه و حجاز محمد بن جعفر، در یمن، ابراهیم بن موسی، در مدینه، محمد بن سلیمان، در واسط، جعفر بن زید بن علی، در مداین محمد بن اسماعیل و.... ۵. مأمون از نفوذ حضرت رضا (علیه السلام) در میان شیعیان و ایرانیان که طرفدار ایشان بودند، بسیار نگران بود و می‌خواست به گونه ای حضرت را زیر نظر داشته باشد. وی به منظور کنترل اوضاع و حل مشکلات فکر کرد با ولایت عهدی حضرت رضا (علیه السلام) می‌تواند بخش عمده مشکلات خود را با کنترل شورش‌های علویان و مشروعیت بخشیدن به حکومت خویش و جلب رضایت ایرانیان برطرف کند. این کار برای او چند فایده داشت: ۱. خاموش کردن شورش علویان ۲. مشروعیت بخشیدن به حکومت خویش با ورود حضرت رضا (علیه السلام) به دربار ۳. جلب نظر ایرانیان که طرفدار علویان بودند ۴. زیر نظر گرفتن حضرت رضا (علیه السلام) و ایمن شدن از اقدامات احتمالی حضرت ۵. کاستن از وجهه حضرت رضا (علیه السلام) با درگیر ساختن ایشان در مشکلات حکومت و مخدوش نمودن وجهه معنوی حضرت، باارائه چهره ای دنیا طلب از ایشان. حضرت رضا (علیه السلام) بعد از آن که به اجبار تن به ولایت عهدی داد، به گونه ای عمل نمود که نقشه شوم مأمون علیه خود او تمام شد و مأمون را از کرده خویش پشیمان نمود. اقدامات حضرت را می‌توان در موارد ذیل خلاصه کرد. ۱. عدم پذیرش ولایت عهدی تا مدت‌ها به گونه ای که مأمون حضرت را مجبور کرد. ۲. مشروط کردن قبول ولایت عهدی به عدم دخالت در حکومت ۳. فعالیت گسترده علمی و فرهنگی در جهت ترویج مکتب اهل بیت (علیهم السلام) ۴. اظهار قدرت ولایت و امامت با ارائه کرامات روشن ۵. اعتراض مکرر به مأمون و آراء او در مواقع گوناگون. 📚حکایت آفتاب نگاهی به زندگی امام رضا علیه السلام https://eitaa.com/zandahlm1357