.......: ابوتمام پدر ابوتمام مسیحی و نام او نندوس العطار از قریه ای در حوران شام به نام حاسم (جاسم) بود. وی نام پدرش را تغییر داد. مفاخره گفته شده کسی کتابی در برتری گل و نرگس، نوشته بود که کدام برتر است. همانطور که برخی در باب شمشیر و قلم، یا بخل و کرم، یا مصر و شام، یا شرق و غرب، یا عرب و عجم، یا نثر و نظم، یا کنیز و غلام نوشته اند. همه ی اینها برتریهایی است که از وجهی خود را نشان می‌دهد، البته مفاخره بین مشک و زباد که یکی از آهو و دیگری ماده عطری از حیوانی به همین اسم (زباد) است، عقلی است، جاخط در این باره رساله ای بدیع نگاشته است. شاعرترین صاحب اغایی می‌گوید: کسی به جریر گفت: شاعرترین مردم کیست؟ جریر گفت: برخیز تا تو را پاسخ گویم. جریر دست او را گرفت و نزد پدرش عطیه آورد، عطیه بزی را بسته بود و از پستانش شیر می‌نوشید و با لباسی چرکین که از ریش او شیر جاری بود نزد آنها آمد. جریر گفت: این پیرمرد را می‌بینی؟ گفت: آری. پرسید می‌شناسی؟ گفت: نه. گفت: پدر من است. می‌دانی چرا از پستان بز شیر می‌خورد؟ گفت: نه. گفت: تا اینکه صدای دوشیدن شیر به گوش کسی نرسد و از او شیر بخواهد. سپس گفت: شاعرترین مردم کسی است که با داشتن چنین پدری، بر هشتاد شاعر مباهات می‌کند و غلبه می‌یابد. .......: شیخ بهاء https://eitaa.com/zandahlm1357