📹آیت الله العظمی جوادی آملی:
«بهمنيار ميگويد ما يك روز نشسته بوديم كه شيخ الرئيس بيايد برای ما تدريس كند، همين كه شروع كرد به درس گفتن ـ از چهره شاگرد استاد ميفهمد كه او مطلب را نفهميد ـ گفت از چهره ماها فهميد كه ما درس ديروز را نفهميديم، بعد به عرضشان رسانديم كه ديشب جلسهای بود، اين «گَعده» معرّب «قَعده» است؛ يعنی ما جلوسی داشتيم كه بالأخره وقت تلف شد. ايشان رو كرد به ما فرمود: اين طناببازها ـ همانها كه سيرک بازی ميكنند ـ که سعی ميكنند در كار خودشان متخصّص شوند، شما با علوم و معارف الهی اينطور رفتار كرديد؟ بهمنيار ميگويد: اشك از چشمان شيخالرئيس ريخت.»
درس اخلاق ۹۳/۵/٢٣
✍ یک جرعه شرم!
گاهی اوقات که برمیگردم و به پشت سر نگاه می کنم، از خودم خجالت می کشم!
بعید نیست شرم از گذشته، یکی از عذاب های جهنم باشد!
باید از تلخی اتلاف وقت گذشته، بهره بگیرم تا دوباره سر و کله اش پیدا نشود!