شکسته وارم و دارم دلی درست هنوز وفا نگر که دلم پای بست توست هنوز به هیچ جام دگر نیست حاجت ای ساقی که مست مستم از آن جرعه ی نخست هنوز چنین نشسته به خاکم مبین که در طلبت سمند همت ما چابک است و چست هنوز به آب عشق توان شست پاک دست از جان چه عاشق است که دست از جهان نشست هنوز ز کار دیده و دل سایه بر مدار امید گلی اگرچه ازین اشک و خون نرست هنوز یاحق✋