، به قیمت می کنی رفیق؟ این خط و این نشان که زیان می کنی رفیق! گیرم درین میانه به جایی رسیده ای، گیرم که زود دکّه، دکان می کنی رفیق! روزی که بگردد و بر پشتت اوفتد، حیرت ز کار و بار جهان می کنی رفیق ! تیر و کمان چو دست تو افتاد، هوش دار " سیب " است ، یا " سر " است ، نشان می کنی رفیق! کفاره اش ز گندم عالَم فزون تر است، از عمر آنچه خان می کنی رفیق! خود بستمش به سنگ لحد، مُرده توش نیست! قبری که گریه بر سر آن می کنی رفیق! گفتی: " گمان کنم که درست است راه من" داری گمان چو گمشدگان می کنی رفیق!! فردا که آفتاب برون زند، سر در کدام  برف می کنی رفیق!