🔺اما اگر بخواهیم جدل اخیر را در یک سیر گاه‌شمارانه قرار دهیم، باید آن را از جلسه نماینده مجلس و جمعی از روحانیون آغاز کنیم که در همان روز و یکی دو روز بعدش کسی نمی‌دانست آن جلسه نمود رخدادهای پشت پرده‌ای بود که در چند روز بعد به جدل موردبحث خواهد انجامید. جلسه‌ای که با موضوع «بحث درباره مشکلات و دغدغه‌های مردم» تشکیل شده بود. هرچند باید به معنای سیاسی مردم هم توجه داشت. واژه و مفهوم مردم در طول تاریخ، ابزاری مغالطه‌آمیز بوده است که از مردم تصویری یکدست و یکسان ارائه می‌دهد که با واقعیت که سرشار از تفاوت‌ها است مناسبتی ندارد. واژه مردم واژه‌ای ایدئولوژیک است که بیشتر از آنکه بخواهد به واقعیت متعهد بماند، ابزاری است برای بازآرایی اهداف ایدئولوژیک درون چارچوبی قابل قبول. 🔺در جلسه مذکور، نقطه ثقل دغدغه‌هایی که مرتبط با وضعیت شهر بود، گلایه از تابش برای اعمال نفوذ در انتصاب‌ها بود که به گفته پرسش‌کنندگان خارج از موازین قانونی است. پرسش‌کنندگان که در این مسأله موازین قانونی را علت مخالفت خود قرار داده بودند، در ادامه از عدم نفوذ امام جمعه در انتصاب‌ها گلایه‌مند بودند. تابش که مشورت‌دهی به مدیران بالادستی برای انتصاب‌ها را امری معمول می‌دانست و آن را غیرقابل اجتناب، با این پیشنهاد مواجه می‌شود که از مدیران بخواهد نظر امام جمعه را هم در انتصابات دخیل کنند. درنتیجه‌ی چنین بحثی آن‌چه در این جلسه، طبعا آنچه از آن منتشر شده، از سوی روحانیون مدرس حوزه علمیه اردکان مطرح می‌شود، که به درست یا غلط خود را نماینده امام جمعه می‌دانند، نوعی دخیل شدن در تقسیم مناصب است. آن‌ها به ویژه از انتصاب رئیس دانشگاه اردکان گلایه‌مندند و ابایی هم از نام بردن چنین گلایه‌ای ندارند. گلایه‌ای که چند روز بعد در اعلامیه امام جمعه هم خود را نشان می‌دهد. درنتیجه، آن‌چه از این جلسه در ارتباط با رخدادهای بعدی پررنگ می‌شود نوعی پیشدستی در توقف یا انذاری برای انتصاب‌های آتی است. 👇👇👇👇