❖ "بهار" دارد هر ثانیه نزدیک تر میشود و تقویم ، مانند هرسال ،درست سرِ ساعت ،به وعده ی دیرینه اش عمل خواهد کرد همه چیز ،دارد طبیعی و بی دخالتِ آدم ها پیش می رود بازهم خیابان ،بازهم عطرشکوفه و پامچال وشمعدانی، بازهم امید و بازهم دلهره ای شیرین و آشنا همه مان هر سال چنین روزهایی ،جوری هیجان داریم که انگار قرار است اتفاقِ عجیبی بیفتد هربار ، سال ،تحویل میشود ، زمین ؛سبز ، درختان ؛پرشکوفه و آسمان؛ آفتابی و روح نواز ... اما ما به همان زندگیِ معمولیِ متحول نشده مان بر میگردیم ما بارها امتحان کرده ایم و میدانیم که با دگرگونیِ طبیعت، دگرگون نخواهیم شد میدانیم که بهار ، فقط یک فصل است که تغییرِ دنیای ما به خودمان بستگی دارد نه ساعت ها و فصل ها ! که اگر قرار به تغییر باشد ؛در زمستان و پاییز هم میشود تغییر کرد و بهتر شد ما همه ی اینها را میدانیم اما باز هم مشتاقیم به این لحظه شماری و تغییرِ چند روزه مشتاقیم به چیدنِ هفت سین و تجدیدِ دیدارها مشتاقیم به این اشتیاقِ خاطره انگیز و اصیل ما آخرش را می دانیم ! فقط دلمان آنقدر از تکرارِ روزها گرفته ، که فقط دنبالِ بهانه ایم برایِ جشن گرفتن ! دنبالِ بهانه ایم برای باهم بودن و چه بهانه ای بهتر از عید ؟ من هم با اینکه می دانم با بهار ؛ چیزی عوض نخواهد شد ، اما هر سال همین موقع ،مشتاقانه منتظرش می مانم و آمدنش را جشن میگیرم من این بهانه ی کوچکِ خوشبختی و این رسمِ آباء و اجدادی ام را دوست دارم ... @zarrhbin ‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌