😀😬😁😂😃😄😅😆😇😉😊🙂🙃😡😎😋🤓😡😝😜😚 😙😍😗🤗 😏😶😐😇😑😒🙄🤔😳😣☹️🙁😕😨😡😠😘 💠عبدالكريم كفاش ؛ پيرمرد كفاشي بود كه وجود امام زمان هر هفته به مغازه او مي آمدند. 🔸️روزي از او سوال كردند كه اگر يك هفته نيايم چه مي كني ؟ 🔹عرضه داشت : آقا قطعا دق مي كنم . 🔸️آقا فرمودند : اگر غير از اين بود نمي آمدم 🔺️روزی امام زمان در مغازه عبدالکریم کفاش نشسته بودن که رو میکنند به عبدالکریم و میگویند : عبدالکریم کفش های منو ببین نیاز به وصله دارن عبدالکریم جواب میدن : آقا به روی چشم اما اجازه بدهید اول سفارش های مردم رو تموم کنم بعد به کفش های شما برسم (البته چون آقا امر نكرده بودند اين جواب را داد). 🔸️امام زمان برای بار دوم می فرمایند : عبدالکریم کفش های من نیاز به وصله دارن برام بدوزش 👌بازم هم عبدالکریم همان پاسخ را میدهند. 🔸️برای بار سوم امام زمان می فرمایند عبدالکریم کفش های منو برام بدوز 💠این بار عبدالکریم کفاش از جایش برمیخیزد و به جلوی آقا میره و آقا رو بغل میکنه و محکم فشار میده و میگه آقاجان قربونت برم من که گفتم چشم اما اگه بار دیگه بگین همینجوری که تو بغلم گرفتمت داد میزنم آی مردم بیاین که امام زمان اینجاست.😊 ❤امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف) می فرمایند : عبدالکریم اگه اینطوری نبودی هرگز به سراغت نمی اومدیم.🌷 🙏یک خواهش از آقا امام زمان(عج) 💖 مولای من ، میدونم لیاقت دیدن شما رو ندارم . اما برام دعا کن خدا من رو براه راست هدایت کنه ، شاید . شاید . شاید . روزی هم من خاک زیر پات شدم و کفشاتو برات جفت کنم . ¸.•*´¨*•.¸ 🌸 ﷽ 🌸 ¸.•*´¨*•.¸ ♥️اللهم_عجل_الولیک_الفرج♥️ ¸.•*´¨*•.¸ 🌸 ﷽ 🌸 ¸.•*´¨*•.¸ @zekrabab125 داستان و رمان )صلواتی ) @charkhfalak500 قران‌ومفاتیح‌ )صلواتی ) @charkhfalak110 مطالب پُرمغز )صلواتی ) @zekrabab نهج‌البلاغه برادرقران )صلواتی ) 🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴 🌞 مطالب صلواتی 🌞 کپی با صلوات 🌞 ✍برای دیدن گلچینی از تمام موضوعات وارد کانال شوید ❣ با مدیریت