هدایت شده از 
🌸🍃🌺﷽🌺🍃🌼 و اما دیروز با آرزوها و رویاها گذشت قسمت اول : بچه‌گی تا نوجوانی که زیر نظر پدر بودم پدر من آدم بسیار مومن اما کارگر ساده آنقدر حقوق نداشت که به ما هم پول تو جیبی بدهد. یا مثل پدرهای پولدار برای فرزندانش لوازم انچنانی بخرد ، واقعا گاهی من به هم سن و سالهای خودم نگاه میکردم ، حسرت میخوردم قسمت دوم : جوانی من بود که پدرم تغییر کار دادن آنجا بود که من از بچه‌های سن و سال خودم تقریبا پولدارتر بودم ، اما در حدّ یک تفریح کوتا مثل یک سینما رفتن ، گاهی هم من مادر خرج میشدم تمام پولداری من کمی قیافه گرفتن به دوستان بود قسمت سوم : 30 سال دوران سخت ، بعد از ازدواج خیلی سخت گذشت ده‌ها کار عوض کردم حتی چندین جا سرمایه گذاری کردم اما با اوضاع اقتصادی پولی که سرمایه داشتم بی ارزش شد یعنی هیچ ... و باید وقتی مردم در خواب راحت بودند. من میرفتم سرکار ، آخر هر ماه حقوق کارمندی که واقعا کفاف زندگی را به سختی میداد، خدا رو شکر ناراضی نیستم از بیشتر کسانیکه دیدم خیلی بهترم مسن شدم خدا را بی نهایت شکر در این وضع اقتصادی خانه کوچکی دارم و قطره قطره حقوق بازنشستگی و زن 4 فرزند خدا به من هدیه کرده سالم و صالح و اما امروز : یعنی در سن 53 سالگی توسط یکی از نزدیکان با این پروژه آشنا شدم بعد از صحبت با مشاور و کارشناس پروژه و راهنمایی‌ ایشان ، با اندک سرمایه و 2 ساعت تلاش در روز الانه به پول خوبی رسیدم و به اقتصاد هم کاری ندارد هر روز بیشتر میشود خدا رو هزاران هزار مرتبه شکر که خداوند لطف کرد و این پروژه را سر راهم قرار داد . این که خواندی قصه شب نبود سرگذشت واقعی یکی از شرکت کننده‌گان بود حالا اگر شما هم میخواهید یک زندگی بهتر از بهتر داشته باشید بدون رودرواسی میگم باید جگرشیر داشته باشید 🌺🍃 مسیر سبز 👇 لینک ایتا 🌿🌼 @Be_win 🌼🌿 🌺🍃 مسیر سبز 👇 لینک تلگرام 🌿🌼 @Be_win_3 🌼🌿