📚رُمّانْهای‌بلــندوداستان‌کوتا📚صلواتی‌وآموزنده🌷🌷🌷
شماره 27 رمان تخیلی #تسخیر زمین تعدادصفحه : 20 📝 نویسنده : حامد طرفی @Be_win ☘ مسیرسبز
🇮🇷 داستان تخیلی 🇮🇷 قسمت اول یک دانشمند ایرانی به نام حسین علوی ، در صدد بود تا دروازه ای بسازد که بتوان بوسیله آن ، به دنیای جن ها ، راه پیدا کند و همچنین آنها را به دنیای انسان ها ، آورده تا به نفع انسان و در خدمت انسان ، به کار گرفته شوند . حسین ، این پروژه خود را ، از همه مخفی می کرد حتی دانشگاه ها و دانشمندان و حفاظت اطلاعات . پس از گذشت سالها ، موفق شد چنین دروازه ای را درست کند ولی با وجود اینکه همه آنچه که برای راه اندازی آن لازم بود را فراهم آورد اما آزمایش او برای چندمین بار با شکست مواجه شد . در این باره ، مجبور شد با دانشمندان مختلفی به مشورت و مناظره بنشیند اما نتوانست جوابی برای مشکل خود پیدا کند پروژه او ، توسط یکی از دانشمندان مسیحی به اطلاع سازمان سیا در آمریکا ، رسید . پلیس فدرال آمریکا ، اف بی آی و چندین سازمان دیگر ، مامور شدند تا حسین علوی را ربوده و به آمریکا ، آورده شود . حکم این ماموریت ، به جاسوسان آمریکا و اسرائیل در ایران ، رسید آنان نقشه کشیدند تا به خانه حسین حمله کنند . پس از بررسی کامل خانه و محیط اطراف خانه حسین ، به این نتیجه رسیدند که حسین ، شبها زود می خوابد ( حدودا راس ساعت ده می خوابد ) و صبح ها ، قبل از نماز صبح بیدار می شود هیچ محافظی ندارد در داخل و بیرون خانه او ، دوربین نصب نشده زیاد اهل رابطه و رفیق بازی نیست در خانه تنها زندگی می کند همسر و بچه ای ندارد که مزاحم ربوده شدن او شوند و... ماموران رباینده تا ساعتها ایران را مسخره می کردند که اصلا به فکر دانشمندان خود نیستند و این چنین دانشمنداشون ، رها بودند . بنابرین در یکی از شبها ، به خانه حسین حمله کردند . حسین با ترس و دلهره از خواب پرید و داد می زد : شما کی هستید ؛ اینجا چکار می کنید ؟! تو خونه من چکار دارید ؟! برید بیرون تا به پلیس زنگ نزدم یکی از مامورین ، جلوی دهان حسین را با دستش گرفت دهان و دست و پای حسین را با چسب بستند و او را به خانه ای بیرون از شهر منتقل کردند ... 🇮🇷 ادامه دارد 🇮🇷 ♥️اللهم_عجل_الولیک_الفرج♥️ @zekrabab125 داستان و رمان @charkhfalak500 قران‌ومفاتیح‌ @charkhfalak110 مطالب پُرمغز 🌞 کپی با صلوات 🌞 ❣ با مدیریت