⚜ ذکر صالحین ⚜ ⚡️هر كه در خانه ما بيايد او را ويزيت مى كنيم ☘ (داستان از كرامات حضرت رضا (ع) ) 📝يكى از روحانيون نقل می کنند: من از حرم مطهر خارج شدم ؛ ناگهان به خانمى – كه قبل از من از حرم خارج شده بود - در مسير راه ، برخوردم و ديدم همينكه از بست و محيط بارگاه خارج شد، چادرش را از سر برداشته ، داخل كيف دستى خود گذاشت. من كه گستاخى او را نتوانستم تحمل كنم: خانم ! حجاب در حرم بايد باشد؟ او با کمال ادب و احترام گفت : آقا ! من مسلمان نيستم. پرسيدم : پس چه آيينى دارى ؟ گفت : نصرانى هستم. گفتم : پس در حرم چه مى كردى ؟ گفت : آمده بودم از حضرت رضا (ع)تشكر كنم . پرسيدم براى چه ؟ گفت : پسرم فلج بود. هر چه او را براى معالجه نزد پزشكان بردم ، سودى نبخشيد؛ بالأخره با همان حال به مدرسه رفت. همكلاسانش او را به معالجه تشويق كردند. او در جواب آنان گفته بود مادرم مرا براى معالجه نزد پزشكان متخصص برده ؛ اما سودى نبخشيده است . همكلاسانش گفته بودند: برو به مادرت بگو؛ تو را به حرم مطهر حضرت رضا (ع) ببرد تا شفا بگيرى. همين كه پسرم از مدرسه بازگشت ،گريان گفت : مادر! گفتى مرا پيش همه پزشكان برده اى، اما هنوز مرا به مشهد امام رضا (ع) و نزد آن امام (ع)كه همكلاسانم مى گويند مريض ها را شفا مى بخشد نبرده اى. گفتم : پسرم ! امام رضا مسلمانان را ويزيت مى كند؛ به خاطر اينكه ما نصرانى هستيم تو را ويزيت نخواهد كرد. اما او با اصرار تمام مى گفت : تو مرا ببر؛ مرا هم ويزيت مى كند؛ ولى من انكار مى كردم و باز او اصرار، بالأخره گريان به بستر خود رفت . چون نيمه شب فرا رسيد صدا زد مامان ! بيا! من با شتاب رفتم. گفت : مامان ! ديدى آن آقا، مرا هم ويزيت كرد! او، خودش به خانه ما آمد و گفت : به مادرت بگو هر كه در خانه ی ما بيايد او را ويزيت مى كنيم . 📘پی نوشت موسى خسروى،۵۳ داستان از كرامات حضرت رضا(ع) ┄┄┅┅┅❅🌷❅┅┅┅┄┄ http://eitaa.com/joinchat/1384120320C0415c1301e