فرازی از وصیت نامه سردار شهید علی اکبرنظری ثابت
شما که صدای من را میشنوید؛ از هر جایی که هستید؛ دوستید، فامیلید، رزمندهاید، نیروی واحدید، بسیجی هستید؛ خلاصه از هر کجا و در هر کجا که هستید، وصیتی که دارم این است:
به وصیت شهدا عمل شود ... نخستین وصیت من این است که وصیت آنها عملی بشود. چیزهایی که آنها میخواستند بر در و دیوارها در کتابها و نوارهاست؛ از آنها نگذرید."
او سپس در ادامه وصیت نامهاش، به بیانات ماندگار حضرت امام درباره وصایای شهدا هم اشاره میکند و میآورد:
"امام عزیزمان راجع به این وصیت نامهها می گویند؛ شما 50 سال عبادت کردید؛ إن شاء الله خدا قبول کند، اما یک سری هم به وصیت بچههای ده پانزده ساله بزنید. واقعاً سر بزنیم؛ ببینیم چه کار میکنیم. سرمان در لاک خودمان نباشد.
ببینیم توی چه دنیایی زندگی میکنیم؛ جایی داریم زندگی میکنیم که یک گوشه آن بسیجیان ما، ارتشیهای ما، پاسداران ما دارند جان میدهند، ایثار میکنند. آیا درست است که گوشه دیگرش مسائل مادی به حد وفور باشد و به مادیات بیشتر برسیم؟
اما وصیتی که همه ما داریم، یعنی بر هر مسلمانی امروز واجب است، اطاعت از حضرت امام و مسؤولان نظام و پشتیبانی از آنها.
برادران عزیز، خواهران عزیز!
اسلام امروز در ایران است. خدا به ما لطف کرده اسلام را سر بلند کرده به دست مردم ایران، به دست شما عزیزان، به دست شهدای ما. ما مسؤولیم پیش خون شهدا. ما مسؤولیم پیش خانوادههای شهدا، ما مسؤولیم پیش جانبازان، ما مسؤولیم پیش آن بچههایی که دارند شکنجه میشوند در زندانهای بغداد. ما مسؤولیم پیش اینها، اگر کارهایمان موجب کندی این راه بشود.
او در ادامه وصیت نامهاش، به کاستیها هم اذعان میکند؛ اما از همگان میخواهد که در مقایسه شرایط قبل و بعد از انقلاب مُنصف باشند:
باید با اعمال و رفتار خود، با کار خود، باعث پیشبرد اهداف این انقلاب بشویم؛ اما خوب، یک سری مسائل هست و مسؤولان مملکت هم میفهمند. ما نمیگوییم حکومت اسلامی صد در صد در ایران پیاده شده، اما خیلی واقعاً چشمگیر بوده است ... .
بیایید مقایسه کنیم حالا را با زمان طاغوت؛ نه اینکه حالا هر چی میبینید که به نظرتان بد میآید، بگویید این چه است. به قول معروف آدم نباید مثل مگس باشد که فقط روی زخم بنشیند، چرا مثل آیینه نباشیم؟ ... در مقایسههایمان، اول خوبیها را بگوییم ... و بعد، پشتیبان امام و رزمندگان باشیم تا اینکه خداوند نصرتی را که میخواهد بدهد؛ زودتر بدهد.
وی در بخش دیگری از وصیت نامهاش، مرگ را حق میخواند و چند سوگند میخورد:
به خدا قیامت نزدیک است؛ به خدا همه ما میرویم ... چرا با حرفهایتان و با کارهایتان ضربه میزنید؟ لااقل اگر نمیتوانیم کمک کنیم؛ با حرفمان ضربه نزنیم. چرا بی دلیل کاه را کوه میکنید و کوه را کاه؟ به خدا قیامت نزدیک است؛ مرگ نزدیک است ... من از خداوند میخواهم که ما را مدیون خون شهدا نکند ... امیدوارم که خداوند با فضلش با ما رفتار کند؛ نه با عدلش.
از خدا میخواهم که این هدیه ناقابل را که جان ماست، از ما قبول کند و به همه خانوادههای شهدا و خانوادههای ما صبر عطا کند .
🌺🌹🌺🌹🌺🌹🌺🌹🌺🌹
https://eitaa.com/zendegi_ta_shahadat